خانه از خویش تهی کن که ز نظاره آب
پرده چشم حباب است همان چشم حباب
راه خوابیده رسانید به منزل خود را
بخت ما نیست که بیدار نگردد از خواب
رهرو عشق نگردد ز ملامت در هم
شود از سنگ فزون جوهر آیینه آب
دل بی تاب من آرام ندارد، ورنه
می کشد در دل شب ها نفسی موج سراب
مانع عمر سبکسیر نگردد پیری
سیل را سایه پل باز ندارد ز شتاب
دل بپرداز ز جمعیت دنیا زنهار
که صدف می شود از آب گهر خانه خراب
خطر از خصم ندارد جگر جوهردار
تیغ از آتش سوزنده برآید سیراب
چه کند خون جهان با جگر تشنه عشق؟
نکند شبنم گل ریگ روان را سیراب
از صفای دل ما مستی خوبان افزود
حسن را آینه صاف بود عالم آب
گردش از جلوه مستانه نمی آساید
هر که را سیل خرام تو کند خانه خراب
مستی حسن ز خون ریختن ما افزود
باده لعلی آتش بود از اشک کباب
منت سیل برآورد ز بنیادم گرد
ای خوش آن خانه که از خویش برون آرد آب
برق را خار به اصلاح نیارد صائب
حسن مغرور، ز خط پا نگذارد به حساب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی احساسات عمیق و تجربیات انسانی میپردازد. شاعر از زیباییها و دردهای عشق سخن میگوید و اشاره میکند که چگونه انسانها باید از دنیای مادی و جمعیت فاصله بگیرند تا به درون خود و معنای واقعی زندگی دست یابند. او به تضاد میان زیبایی و ویرانی اشاره کرده و مینویسد که عشق قادر است انسان را به روشنی و آرامش برساند، اما در عین حال، ممکن است به او آسیب نیز برساند. شاعر خواستههای دل را با تصاویری زیبا و نمادگرایی عمیق بیان میکند و نشان میدهد که چگونه زیبایی و عشق میتواند زندگی را تغییر دهد و شخص را مجبور به غرق شدن در احساسات عمیق کند.
هوش مصنوعی: برای بهرهبردن بهتر از زندگی، باید خودت را از چیزهای بیارزش و ناپایدار دور کنی. مانند حبابی که در آب تشکیل میشود و به سرعت میشکند، دنیای ظاهری و مادی نیز زودگذر و فانی است. از این رو، به جای وابستگی به این چیزهای فریبنده، به درون خود توجه کن و دنیای واقعی را بشناس.
هوش مصنوعی: اگرچه تلاش میکنیم و به مقصد خود برسیم، ولی شانس ما به گونهای نیست که از خواب خوابآلودگی بیدار شود و به ما یاری کند.
هوش مصنوعی: مسافر عشق تحت تأثیر ملامتها قرار نمیگیرد و مانند جوهر آب که از سنگ بیشتر است، ثابت و پایدار میماند.
هوش مصنوعی: دل بیقرار من هیچگونه آرامشی ندارد، وگرنه در دل شبها نفسهایی از سراب را حس میکند.
هوش مصنوعی: پیری نمیتواند مانع عمر و شتاب زندگی شود، همانطور که سایه پل نمیتواند حرکت و جریان سیل را متوقف کند.
هوش مصنوعی: از جمعیت و شلوغی دنیا دوری کن، چرا که مانند صدفی خواهی شد که در زیر آب، مروارید خود را از دست میدهد و به ناامیدی و ویرانی دچار میشود.
هوش مصنوعی: خطر از دشمن به آن اندازه نیست که دل شجاع و باارزش میتواند در برابر آن مقاومت کند. مانند تیغی که از آتش سوزان به وجود میآید و دلی را سیراب میکند، یعنی قدرت و استقامت را افزایش میدهد.
هوش مصنوعی: خون دل جهان با دل تشنه عشق چه کار میتواند بکند؟ آیا نمیتواند اشکال گل، خاک روان را سیراب کند؟
هوش مصنوعی: از دل پاک و خالص ما، زیبایی خوبان، جلوهگری و شور و شوق بیشتری پیدا کرده است. جهان مانند آینهای صاف است که در آن زیباییها به وضوح دیده میشوند.
هوش مصنوعی: هر کس که تحت تأثیر زیبایی و جذابیت تو قرار گیرد، از آرامش دور میشود و زندگیاش دچار ناآرامی و آشفتگی میشود.
هوش مصنوعی: مستی زیبایی از خون و رنج ما بیشتر شد و شراب لعل رنگ، چون آتش بر اثر اشکهای ما کباب میشود.
هوش مصنوعی: سیل خوش شانسی و نعمت، از ریشه و بنیاد من سربرآورده است. خوشا به حال آن خانهای که قادر است از خودش آب بیرون بیاورد.
هوش مصنوعی: برق نمیتواند خار را بهبود بخشد و زیبایی خود را به آن ببخشد. همچنین، شخص زیبا و مغرور به راحتی از مسیر خود منحرف نمیشود و به راحتی خود را تحت تأثیر دیگران قرار نمیدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روزه از خیمه ما دوش همی شد بشتاب
عید فرخنده فراز آمد با جام شراب
قوم را گفتم چونید شمایان به نبید
همه گفتند صوابست صوابست صواب
چه توان کرد اگر روزه زما روی بتافت
[...]
ای غریب آب غریبی ز تو بربود شباب
وز غم غربت از سرْت بپرّید غراب
گرد غربت نشود شسته ز دیدار غریب
گرچه هر روز سر و روی بشوید به گلاب
هر درختی که ز جایش به دگر جای برند
[...]
باغ معشوقه بد و عاشق او بوده سحاب
خفته معشوقه و عاشق شده مهجور و مصاب
عاشق از غربت باز آمده با چشم پرآب
دوستگان را با سرشک مژه برکرد از خواب
نبود صعبتر از هجر بتان هیچ عذاب
که شب و روز جدا دارد از من خور و خواب
اندرین گیتی کس یاد نکردی ز گنه
گر بدان گیتی چون هجر بدی هیچ عذاب
تا غم فرقت آن ماه بمن باز نخورد
[...]
روز برف است بیایید و بیارید شراب
تا بنوشیم به شکرانه ی این فتح الباب
میر مجلس بنشین گو و به ساقی فرمای
تا سبک رطل گران پیش من آرد به شتاب
در چنین روز و جوارِ درِ نوروزِ شریف
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.