گمراه کند غفلت من راهبران را
چون خواب، زمین گیر کند همسفران را
بی بهره ز معشوق بود عاشق محجوب
روزی ز دل خویش بود بی جگران را
در کوه و کمر از ره باریک خطرهاست
زنهار به دنبال مرو خوش کمران را
چون صبح مدر پرده شب را که مکافات
در خون جگر غوطه دهد پرده دران را
ز آتش نفسان نرم نگردد دل سختم
این سنگ کند خون به جگر شیشه گران را
اکسیر شد از قرب گهر گرد یتیمی
از دست مده دامن روشن گهران را
هر نامه که انشا کنم از درد جدایی
مقراض شود بال و پر نامه بران را
با دیده حیران چه کند خواب پریشان؟
صائب چه غم از شور جهان بی خبران را؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی احساسات عمیق و پیچیده فردی میپردازد که در مواجهه با عشق و جدایی به سر میبرد. شاعر، غفلت و خواب را به عنوان موانع راهنماها و همسفران معرفی میکند و از درد جدایی و محجوب بودن عاشق سخن میگوید. او به خطرات راه و مسیرهای باریک کوه و کمر اشاره میکند و از صبح و بیداریای صحبت میکند که همه چیز را در حقیقت نشان میدهد. دل سخت او با آتش نفسانی نرم نمیشود و از عواقب سختیهای زندگی و فقدانهایش مینالد. در نهایت، شاعر به احوال نامناسب افرادی که از واقعیات دورند، اشاره میکند و ابراز نگرانی میکند.
هوش مصنوعی: غفلت من میتواند راهنماها را به انحراف بکشاند و مانند خواب، همسفران را بیحرکت و ناتوان کند.
هوش مصنوعی: عاشقانی که از محبوب خود بهرهمند نیستند، روزی به دل خود نگاه میکنند و میفهمند که بدون درد و رنج دیگران نمیتوانند زندگی کنند.
هوش مصنوعی: در کوهها و در درهها، مسیرهای باریکی وجود دارد که پر از خطر هستند. احتیاط کن و از دنبال کردن خوشگذرانها و بیخیالها پرهیز کن.
هوش مصنوعی: به هنگام صبح، پرده شب کنار میرود و مکافات و عذابهایی که در دل انسانها وجود دارد، به نمایش در میآید.
هوش مصنوعی: از آتش نفس نمیتوانم دل خود را نرم کنم، این دل سنگین همچون سنگی است که به شیشه گران ضربه میزند و آن را میشکند.
هوش مصنوعی: به معنای این است که مانند مروارید، ارزش یتیمی را از دست نده و از نزدیکان و خوبان دوری نکن. روشنی و ارزش افراد خوب را حفظ کن و از آنها دور نمان.
هوش مصنوعی: هر نوشتهای که درباره درد جدایی بنویسم، به اندازهای آزاردهنده و غمانگیز است که مانند قیچی بال و پر نوشتهام را بریده و از هم جدا میکند.
هوش مصنوعی: چشم حیران و خواب آشفته چه میتواند کند؟ صائب، غم چه از دلباختگان بیخبر از دنیای پرهیاهو؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای روشنی از روی تو چشم نگران را
این روشنی چشم مبادا دگران را
یا حسن تو و ناز تو سوزی و نیازی
جان نگران را دل صاحب نظران را
زاهد ز تو پوشد نظر و عقل فروشد
[...]
تا چند کنی خون دل صاحب نظران را
بر سنگ زنی شیشه ی خونین جگران را
از یاری اختر مطلب کام در افلاک
با سنگ در خانه مزن شیشه گران را
با غارت عشق تو چه از داغ دل آید
[...]
ای باد بگو آن شه رعنا پسران را
سر خیل بتان خسرو زرّینکمران را
ناخن زن داغ دل ارباب محبت
صیقلگر آئینه صاحبنظران را
بر هم زن شیرازه جمعیت عشاق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.