عشق است غمگسار دل دردمند را
آتش گره ز کار گشاید سپند را
همت به هیچ مرتبه راضی نمی شود
یک جا قرار نیست سپهر بلند را
پیداست بی قراری عاشق کجا رسد
در خلوتی که راه نباشد سپند را
اندیشه کهربای غم و درد عالم است
از غم گزیر نیست دل هوشمند را
مانند پسته سر ز گریبان برآورد
صبح فنای خویش لب هرزه خند را
پهلوی چرب می طلبد تیغ حادثات
جوشن ز لاغری است تن گوسفند را
صیاد را به وحشت خود رام می کنم
آورده ام به کف رگ خواب کمند را
بیرون روم چگونه ز بزمی که می شود
برخاستن ز جای فرامش سپند را؟
صائب گهر به سنگ زدن بی بصیرتی است
ضایع مکن به مردم بی درد پند را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عمیق و درد عاشقانه میپردازد. شاعر بیان میکند که عشق میتواند تسکیندهنده دردهای دل باشد و آتش عشق میتواند مشکلات را برطرف کند. او به بیقراری عاشق اشاره میکند و میگوید که در خلوت نمیتواند آرام گیرد. همچنین، او به غم و اندوه نوع بشر اشاره میکند و به تنهایی و فقدان آرامش در زندگی پرداخته است. شاعر همچنین از سختیهای زندگی و حادثههای تلخ میگوید و به تلاش خود برای کنترل ترسها و نگرانیها اشاره میکند. در پایان، او هشدار میدهد که نباید به افرادی که از درد و رنج بیخبرند، نصیحت کرد. این شعر به طور کلی احساسات پیچیده و تضادهای عاشقانه را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: عشق تسکیندهنده دلهای داغدیده است و مانند آتش، میتواند مشکلات و سختیها را رفع کند.
هوش مصنوعی: همت و تلاش هرگز در هیچ سطح و درجهای قانع نمیشود و همیشه در جستوجوی بلندیها و علوّ است. این جستوجو همیشه در حال حرکت است و به یک نقطه ثابت نمیرسد.
هوش مصنوعی: مشخص است که بیقراری یک عاشق در جایی که راهی نیست، به کجا میرسد. در فضایی که هیچ خلوتی وجود ندارد و امکان حرکت نیست، چگونه میتواند احساساتش را ابراز کند؟
هوش مصنوعی: اندیشه و تفکر درباره غم و دردهای موجود در دنیا، موضوعی اجتنابناپذیر است و نمیتوان از آن فرار کرد؛ حتی دلهای باهوش و آگاه نیز از این غمها بینصیب نیستند.
هوش مصنوعی: صبح مانند پستهای که از پوست خود بیرون میآید، از پس تاریکی شب نمایان شد و لبخند ناب را به نمایش گذاشت.
هوش مصنوعی: زندگی پر از چالشها و مشکلات است که نیاز به قدرت و استقامت دارد. کسانی که توانایی خود را از دست میدهند، همچون گوسفند لاغر، در برابر حوادث آسیبپذیر خواهند بود و باید قدرت لازم برای مواجهه با دشواریها را به دست آورند.
هوش مصنوعی: من صیاد را به ترس و ناامیدی خود وامیدارم و او را به طوری کنترل میکنم که با استفاده از دامی که در دست دارم، به راحتی تحت تسلط خود درآورم.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم از مهمانی بروم در حالی که خاطرهی خوش آن هنوز در ذهنم باقی مانده است؟
هوش مصنوعی: به کسی که آگاهی و درک درستی از مسائل ندارد، نمیتوان ارزش و گنجینههای فکری را منتقل کرد. همچنین، نباید به افرادی که درد و رنجی را در زندگی خود حس نمیکنند، نصیحت کرد، زیرا آنها پذیرای این نصیحتها نخواهند بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای شهسوار، نرم ترک ران سمند را
بین زیر پای دیده این مستمند را
تا مردمان ترنج نبرند و دست هم
یوسف رخا، کشیده ترک ران سمند را
سرو بلند را نرسد دست بر سرت
[...]
آن نقش بین که فتنه کند نقش بند را
و آن لعل لب که نرخ شکستست قند را
پندم مده که تا بشنیدم حدیث دوست
در گوش من مجال نماندست پند را
چون از کمند عشق امید خلاص نیست
[...]
می زیر دست خود نکند هوشمند را
پروای سیل نیست زمین بلند را
گردون همیشه پست کند ارجمند را
اینست رسم و قاعده چرخ بلند را
باشد به گردن همه محکم کمند آز
مرد آن بود که میگسلد این کمند را
بس سرکش است جان برادر سمند نفس
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.