ز عشق شد همه غم های بی شمار یکی
یکی هزار شد چون شود هزار یکی
ز آشکار و نهانی که می رسد به نظر
نهان یکی است درین بزم و آشکار یکی
دو برگ نیست موافق ز صنع رنگ آمیز
اگر چه هست درین بوستان بهار یکی
شرار در جگر سنگ چشم بینا یافت
نشد گشاده شود چشم اعتبار یکی
به هر دلی نکند درد و داغ عشق اقبال
به داغ شه نرسد از دو صد شکار یکی
ز رهروان که درین ره غبار گردیدند
نخاست همچو من از خاک انتظار یکی
ز اختیار، فضولی است گفتگو کردن
به عالمی که بود صاحب اختیار یکی
به هر چه چشم گشایی چو آب درگذرست
درین ریاض بود سرو پایدار یکی
به روزگار جوانی شکسته دل بودم
خزان گلشن من بود با بهار یکی
ز نامه ها که نوشتم به خون دل صائب
مرا بس است اگر می رسد به یار یکی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به عشق و احساسات انسانی میپردازد. شاعر میگوید که همه غمهای عشق به یکدیگر متصل و در نهایت یکی هستند. او به تمایز بین پنهان و آشکار اشاره میکند و بیان میکند که در نهایت همه چیز به یک حقیقت واحد میرسد. همچنین دربارهی طبیعت و زیبایی بهار و عشق صحبت میکند و به درد ناشی از عشق و نبود راحتی در دل اشاره دارد. در پایان، شاعر به اهمیت ارتباط با محبوبش اشاره میکند و میگوید که رسیدن به یار برایش کافی است، حتی اگر نامهها و احساساتش با خون دل نوشته شده باشد.
هوش مصنوعی: با عشق، تمام غمهای بیپایان به طور تدریجی به یکی تبدیل میشوند. پس چگونه ممکن است این هزار درد به یک درد واحد تبدیل شود؟
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که آنچه به چشم دیده میشود و آنچه پنهان است در حقیقت یکسان هستند. در این مهمانی، تفاوتی بین چیزی که آشکار است و چیزی که نهان است وجود ندارد.
هوش مصنوعی: دو برگ درخت نیستند که با هم مشابه باشند، اما در این بوستان بهاری، هرچند متفاوتند، همه زیبایی خاص خود را دارند.
هوش مصنوعی: شعلهای در دل سنگ پیدا نشد که با چشم بینا دیده شود، اما چشمی که بتواند اعتبار و حقیقت را ببیند، گشوده خواهد شد.
هوش مصنوعی: هر قلبی نمیتواند درد و رنج عشق را تحمل کند، و عشق واقعی به کسی میرسد که به ندرت پیدا میشود.
هوش مصنوعی: از مسافرانی که در این راه و در این مسیر در گرد و غبار ماندند، هیچکس مانند من از خاک انتظار برنخاست.
هوش مصنوعی: گفتگو کردن با کسی که در موضوعی آگاهی کامل ندارد، نوعی دخالت و فضولی است. بهتر است با افراد با دانش و تجربه در آن حوزه صحبت کنیم تا نتیجه بهتری حاصل شود.
هوش مصنوعی: هر چیزی که به آن نگاه کنی، مانند آبی است که به سرعت عبور میکند. در این دنیا، تنها درخت سرو است که پایدار و ثابت میماند.
هوش مصنوعی: در دوران جوانیم دلشکسته و غمگین بودم، مانند اینکه پاییز بر گلزار من حاکم بود و بهار نیز به حالتی مشابه با آن بود.
هوش مصنوعی: از نامههایی که به سختی و با درد نوشتم، برای من کافی است اگر یکی از آنها به محبوب برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا دلی است بدان زلف تابدار یکی
مرا سری است بر آن خاک رهگذار یکی
ز لوح خاطر عاطر غبار غیر بشوی
که شرط عشق بود دل یکی و یار یکی
ببند بر همه خوبان، که نوبهار ترا
[...]
دو خصم داده به هم دست و این فگار یکی
یکی تو دشمن جانیّ و روزگار یکی
به خون من دو زبردست، هم زبان شده اند
نگاه مست یکی، چشم میگسار یکی
دو فتنه گر به کمین دل رمیدهٔ ماست
[...]
نخواهم از صف حوران ز صد هزار یکی
مرا بس ست ز خوبان روزگار یکی
سراغ وحدت ذاتش توان ز کثرت جست
که سایرست در اعداد بی شمار یکی
کسی که مدعی سستی اساس وفاست
[...]
به آب و رنگ، دو گل راست اعتبار یکی
گل بهشت یکی، طلعت نگار یکی
غذای روح من آمد، دو راح روحانی
شراب عشق یکی، لعل نوش یار یکی
مرا کشد به سوی خویش، دوست با دو کمند
[...]
به روشنایی افکار نغز، پی نبرد:
قلم که راه نپیمود، جز به تاریکی
درین خیال ز دست خیال باریکم:
به صورت قلم افتادهام ز باریکی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.