ای که از بیبصران راه خدا میطلبی
چشم بگشای که از کور عصا میطلبی
ای که داری طمع وقت خوش از عالم خاک
نور از ظلمت و از درد صفا میطلبی
ای که داری طمع مهر و وفا از خوبان
پاکبازی ز حریفان دغا میطلبی
کردی انفاس گرامی همه در باطل صرف
همچنان زندگی از حق به دعا میطلبی
به تو نااهل ز الوان نعم بیخواهش
چه ندادند که دیگر ز خدا میطلبی؟
آسمان است ترا ضامن روزی، وز حرص
رزق خود را تو ز هر در چو گدا میطلبی
از دل زنده توان هستی جاویدان یافت
در سیاهی تو همان آب بقا میطلبی
هست درمان تو با درد مدارا کردن
درد خود را ز طبیبان تو دوا میطلبی
نرسد دولت دیدار به روشنگهران
تو به این دیدهٔ آلوده لقا میطلبی
نیست چون ریگ روان نرم روان را آواز
تو ازین قافله آواز درا میطلبی
نتوان راه به حق برد ز صحراگردی
پا به دامن کش اگر راه خدا میطلبی
پاک کن روزنه دیده خود را ز غبار
اگر از چشمه خورشید ضیا میطلبی
استخوانی به دوصد خون جگر مییابد
چه سعادت ز پر و بال هما میطلبی؟
نفس گرم کند غنچهٔ دل را خندان
تو گشایش ز دم سرد صبا میطلبی
چون نبندند به روی تو در فیض، که تو
همه چیز از همه کس در همه جا میطلبی
با دل پر هوس از آه اثر داری چشم
پایبوس هدف از تیر خطا میطلبی
کردهاند از در خود دور چو سگ از مسجد
دولتی را که ز مردان خدا میطلبی
کعبه رعناتر ازان است که محجوب شود
تو ز کوتهنظری قبلهنما میطلبی
چون ز دیوان رساننده روزی صائب
میرسد رزق تو بیخواست، چرا میطلبی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خودپرستی مکن ارزانکه خدا می طلبی
در فنا محو شو ار ملک بقا می طلبی
خبر از درد نداری و دوا می جوئی
اثر از رنج ندیدی و شفا می طلبی
ساکن دیری و از کعبه نشان می پرسی
[...]
ای که حاجت ز در اهل ریا میطلبی
نقد مقصود کجا و تو کجا میطلبی
جای آن است که خون تو بریزند ای دل!
سستهمت! نظر از غیر چرا میطلبی؟
تا تو در بند خودی راه به جایی نبری
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.