گنجور

 
صائب تبریزی

خوب دارد زاهدِ شیاد، داروگیر را

دامِ دردانه است پنهان سبحهٔ تزویر را

در نشاط و خرمی، غافل نمی‌جوید سبب

زعفران حاجت نباشد خندهٔ تصویر را

نفسِ قابل را دمِ گرمی به اصلاح آورد

راست سازد گوشهٔ چشمی به یکدم تیر را

لال خواهی خصم را، گردآوری‌‌ کُن خویش را

کاین سپر دندانه می‌سازد دمِ شمشیر را

گردنِ رعنا غزالان را کند خط چربِ نرم

نی به ناخن می‌کند مورِ ضعیفی شیر را

نیست مجنونِ مرا پروایی از بندِ گران

آب سازد آتشِ سودای من زنجیر را

روی خاک از سایهٔ دستش نگارین گَشته بود

پیشتر زان کز نیام آرد برون شمشیر را

چرب‌نرمی کن که بارانِ ملایم می‌کند

چون گلِ بی‌خار صائب خارِ دامنگیر را

 
 
 
غزل شمارهٔ ۶۸ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سعدی

با جوانی سر خوش است این پیر بی تدبیر را

جهل باشد با جوانان پنجه کردن پیر را

من که با مویی به قوّت برنیایم ای عجب

با یکی افتاده‌ام کو بُگسلد زنجیر را

چون کمان در بازو آرد سروقدِ سیم‌تن

[...]

نظیری نیشابوری

دیدمش در دل نهفتم آه بی‌تأثیر را

در کمان از بس که دزدیدم شکستم تیر را

پای رفتن نیست زین بزمم که در بیرون در

بخت دارد در کمین هجر گریبان گیر را

خوشدل از غیرم که در بزم وصال او نیافت

[...]

کلیم

ضعف طالع برده از من قوت تدبیر را

برنتابد از خرابی خانه‌ام تعمیر را

گر چنین شاداب از خون شهیدان می‌شود

آب پیکان سبز خواهد کرد چوبِ تیر را

کی دگر از خانهٔ چشمم قدم بیرون نهی

[...]

صائب تبریزی

سهل مشمر همتِ پیرانِ با تدبیر را

کز کمان بال و پر پرواز باشد تیر را

دشمنِ خونخوار را کوته به احسان ساز، دست

هیچ زنجیری به از سیری نباشد شیر را

حسن را خطِ غبارش بی‌نیاز از زلف کرد

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سلیم تهرانی

برق عشق آمد که سوزد خرمن تدبیر را

با گریبان کار افتد دست دامنگیر را

نام من در دفتر اهل شهادت داخل است

کرده ام روشن سواد جوهر شمشیر را

پاسبان مستی ما نیست غیر از تیغ عشق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه