من گرفتم برنیارد موج شمشیر از نیام
از هوای خود خطر دارد حباب زندگی
در درازی عمر ما از خضر کوتاهی نداشت
رشته ما شد گره از پیچ و تاب زندگی
هر که دیوار یتیمی را چو خضرآباد کرد
گرد راه از خویش می شوید به آب زندگی
تا نگردیده است از قد دو تا پا در رکاب
بهره ای بردار صائب از شراب زندگی
در ته ابرست دایم آفتاب زندگی
بی سیاهی نیست هرگز داغ آب زندگی
می شود از تلخی تعبیر، زهر ناگوار
در نظرها گرچه شیرین است خواب زندگی
تا نفس در سینه ها مشق سراسر می کند
کاغذ با دست اوراق کتاب زندگی
نیست چندانی که سازد گرم چشم روزنی
جلوه پا در رکاب آفتاب زندگی
بر سکندر شد گوارا تشنگی، تا خضر را
غوطه در زهر ندامت داد آب زندگی
تلخیی دارد که ساغر را به فریاد آورد
می نماید گرچه لب شیرین شراب زندگی
تشنه می سازد به تیغ آبدار نیستی
خاکیان را منت خشک سراب زندگی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تبیین پیچیدگیها و چالشهای زندگی میپردازد. شاعر با زبانی شاعرانه به توصیف تلخیها و شیرینیهای زندگی میپردازد و از احساسات انسانی مانند حسرت و یتیمی سخن میگوید. او به اهمیت تلاش و کوشش در زندگی اشاره میکند و توضیح میدهد که هرچند زندگی تلخیهایی دارد، در عین حال زیباییها و لذتهای خاصی نیز در آن نهفته است. در نهایت، شاعر به رابطه انسان و زندگی و بهویژه به مفهوم عشق و ندامت در این مسیر اشاره میکند و به چالشهای پیش روی انسان هنگام مواجهه با دنیای واقعی میپردازد.
هوش مصنوعی: شجاعت و جایگاه انسانی به دلایل مختلفی میتواند تحت تأثیر خطرات و چالشها قرار بگیرد. مانند حبابی که در معرض خطرات محیطی است، زندگی نیز در مقابل عوامل مختلف آسیبپذیر است. به عبارت دیگر، زیبایی و fragility (آسیبپذیری) زندگی میتواند زندگی را در شرایط دشوار تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: در طول عمر ما، خضر (که نماد زندگی جاویدان و دانایی است) نتوانست کمکی به ما کند. زندگی ما به دلیل پیچیدگیها و چالشها، به گرهای تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به یتیمی توجه کند و به او کمک کند، مانند خضر که نماد زندگی و رحمت است، از مشکلات و زشتکاریها فاصله میگیرد و به زندگی خوب و معناداری دست مییابد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که پاهایی به قد بلند در زندگی به کار نیفتادهاند، از خوشیها و لذتهای زندگی بهرهبرداری کن.
هوش مصنوعی: در اعماق ابرها همیشه نور خورشید زندگی وجود دارد و هیچگاه زندگی بدون چالشها و مشکلات نیست.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات میتوان از تلخی و دشواریهای زندگی، درکی شیرین و خوب پیدا کرد. حتی اگر آن مشکلات در نگاه اول زهرآگین و ناگوار به نظر بیایند، اما ممکن است در نهایت به یک خواب خوش و زیبا تبدیل شوند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نفس در سینه وجود دارد، زندگی به معنای واقعی خود را به تصویر میکشد و هر لحظه مانند ورقهای کتابی نوشته میشود.
هوش مصنوعی: چشمانتظار نور و زیبایی زندگی در آغوش صبحگاه، آنقدر که تابش آفتاب میتواند دور از دسترس بماند.
هوش مصنوعی: تشنگی برای سکندر، به نوعی لذتبخش شد، زیرا او از خضر، که خود به معنای زندگی و آب حیات است، درسی گرفت و غوطهوری در زهر ندامت را تجربه کرد. این تجربه، او را به درک ارزش واقعی زندگی و پیشرفت در آن میرساند.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که حتی در شادی و لذتهای زندگی، گاهی اوقات درد و تلخیهایی وجود دارد که باعث میشود انسان به فکر وادار شود و از عمق وجودش فریاد بزند. این تلخیها با وجود اینکه در ظاهر ممکن است شیرینی و لذت وجود داشته باشد، هنوز هم تأثیر خود را بر انسان میگذارند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نداشتن و بیوجودی، انسانها را در زندگی دچار عطش و بیتنهایی میکند. زندگی مملو از توهمات و آرزوهای ناتمام است که مانند سرابی در بیابان میماند و لذا هیچگاه نمیتواند به حقیقتی دلخواه تبدیل شود. انسانها در جستجوی سعادت و آرامش هستند، اما در نهایت از آنچه در دست دارند راضی نیستند و مانند تشنهای در بیابان، همواره در پی آن چیزی هستند که در دسترسشان نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جلوه برقی است نور آفتاب زندگی
گردش چشمی است دوران حباب زندگی
از وجود ما گل آلودست این آب زلال
ورنه دردی نیست در جام شراب زندگی
جلوه صبح نشاطش خنده واری بیش نیست
[...]
چیست دانی داغ دل، جام شراب زندگی
عشق عالمسوز، تیغ آفتاب زندگی
خضر از سرچشمهٔ خم بیخبر افتاده است
جوهر می آتش مرگ است و آب زندگی
در قیامت از متاع دین و ایمانم مپرس
[...]
در زمان ما نمیبارد سحاب زندگی
خشک گردیدهست در سرچشمه آب زندگی
از جفای بیحد ایام و گردشهای دهر
گشته کوته رشته عمرم ز تاب زندگی
نیست آسایش به بزم دهر، در مینای تن
[...]
آمدی وصلت به جامم ریخت آب زندگی
رفتی و در ساغرم خون شد شراب زندگی
خالی از معنی بود این دفتر از هم گو بپاش
همچو اوراق خزان ما را کتاب زندگی
بود عافل از شهادت خضر در ظلمت شتافت
[...]
جاودان داریم در ساغر شراب زندگی
من ز صهبای محبت خضر از آب زندگی
زندگی دارد شتاب و ساقی دوران درنگ
بادرنگ او نمی سازد شتاب زندگی
زاختر بد روزی آن ماه جهانتاب از درم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.