در مجمع ما نیست کسی را غم خانه
چون ریگ روان قافله ماست روانه
از هر دو جهان حاصل من ناوک آهی است
مانند کمان پاک فروشم ز دو خانه
رزمی است پرآشوب مصیبتکده خاک
بشتاب که خود را بدرآری ز میانه
چون تیر که در وصل کمان است گشادش
باشد به میان رفتن من بهر کرانه
با قامت خم حلقه به گوش در دل باش
در بحر کمان روی مگردان ز نشانه
در پرده شب نوش می ناب که دریافت
عمر ابدی خضر به یک جام شبانه
هر چند برآورده آن جان جهانم
چون خانه ندارم خبر از صاحب خانه
بس تیر سبکسیر که بر خاک نشاند
هر کس که ز ثابت قدمان شد چو نشانه
دل زود توان کند ز یاران مخالف
خوش باش به ناسازی اوضاع زمانه
جمعی که به معنی نرسیدند ز دعوی
آشوب دماغند چو حمام زنانه
فریاد که چون صورت دیوار ندارم
صائب خبر از خانه و از صاحب خانه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساساتی عمیق از حیرت و ناپایداری زندگی اشاره دارد. شاعر میگوید که در جمع آنها کسی از غم و اندوه خانه یا خانواده خود رنج نمیبرد و زندگی مثل ریگ روان و بیثبات است. او به ناامیدی و مصیبتهای زندگی اشاره میکند و در عین حال از تلاش برای رهایی و عبور از مشکلات صحبت میکند. شاعر در جایی به شراب و لذتهای زودگذر اشاره میکند و به این نکته میپردازد که اگرچه او به زیبایی و خوبیهای جهان دست یافته، اما همچنان در جستجوی "صاحب خانه" یا درک عمیقتری از زندگی است. شعر به نوعی ابراز رنج و سردرگمی در برابر چالشهای زندگی میپردازد و به عدم خویشتنسوزی و خوشباشی در برابر ناپایداری زمانه اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در جمع ما هیچ کس غم و اندوه ندارد، مانند ریگهایی که به راحتی در حرکتاند، قافله ما نیز همیشه در حال حرکت است.
هوش مصنوعی: از دو جهان، تنها چیزی که برای من مانده، یک تیر آغشته به حسرت و اندوه است. مانند کمانی که آماده شلیک است، این حسرت را به راحتی از دو سرزمین میفروشم.
هوش مصنوعی: در این دنیا پر از درد و مشکلات، به سرعت اقدام کن تا بتوانی از این شرایط سخت و نابسامان خلاص شوی.
هوش مصنوعی: همچون تیری که در کمان است و پرتاب میشود، در هنگام وصل، من نیز برای رسیدن به هدف و دور شدن از خود، باید میان راه بروم.
هوش مصنوعی: با اندام خمیده و گوشوارهای که به گوش داری، در دل خود مشغول باش و در زمان دیدن زیباییهای کمان مانند، نگاه خود را به نشانهها و زیباییها منحرف نکن.
هوش مصنوعی: در تاریکی شب، می ناب را بنوش که خضر (شخصیتی از افسانهها که به زندگی ابدی معروف است) توانسته است عمر جاودانهاش را تنها با یک لیوان در یک شب به دست آورد.
هوش مصنوعی: هرچند که من به خاطر تو زندهام و همه چیزم به تو وابسته است، اما چون خودم جایی برای آرامش ندارم، از صاحبخانه (محبوب) خبر ندارم و نمیدانم او کجاست.
هوش مصنوعی: هرکس که در زندگی از ثابت قدمی و استقامت برخوردار باشد، نشانهای میشود که تیرهای سبک و بیارزش نمیتوانند او را از پا درآورند و او را بر زمین نمیزنند.
هوش مصنوعی: دل به سرعت از دوستانی که مخالف هستند، خسته میشود؛ بنابراین بهتر است با ناهماهنگیهای دنیای زمانه، توکل کنیم و خوش باشیم.
هوش مصنوعی: افرادی که به حقیقت و معنای اصلی نرسیدهاند، فقط به ذکر ادعاهای بیمحتوا میپردازند و در واقع، مانند آن هستند که در یک حمام زنانه مشغول به حواسپرتی و جنجالاند.
هوش مصنوعی: فریاد میزنم که من مثل دیوار بیصورت نیستم. خبر از خانه و صاحبخانه را نمیدانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه عمید زَمَن و فخر زمانه
ای صاحب آزاده و زیبا و یگانه
مر فضل تو را نیست پدیدار کرانه
تو زنده و فضل تو در آفاق فسانه
رندان همه جمعند در این دیر مغانه
درده تو یکی رطل بدان پیر یگانه
خون ریزبک عشق در و بام گرفتهست
و آن عقل گریزان شده از خانه به خانه
یک پرده برانداخته آن شاهد اعظم
[...]
سر در کف پایت نهم، ای یار یگانه
روزی که درآیی ز درم مست شبانه
در صورت خوبان همه نوریست الهی
از شمع رخت میزند آن نور زبانه
با چشم تو یک رنگ چو گشتیم به مستی
[...]
ای ترک پریچهره از آن جام شبانه
در ده بصبوحی می گلرنگ مغانه
گفنی که بده جان ز پی بوسه و بستان
بستان و بده تا کی از این عذر و بهانه
جان بر طبق شوق نهم پیش تو روزی
[...]
دی آن بت کافر بچه با چنگ و چغانه
می رفت بسر وقت حریفان شبانه
بر لاله زنیلش اثر داغ صبوحی
بر ماه ز مشکش گره جعد مغانه
یاقوت بمی شسته و آراسته خورشید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.