به من شد نرم آن نامهربان آهسته آهسته
بلی کم زور می گردد کمان آهسته آهسته
ز بس گرد سرش گشتم ز بس در پایش افتادم
به من مایل شد آن سرو روان آهسته آهسته
ازان نازک نهال ای دل به بوی گل قناعت کن
به حاصل می رسد نخل جوان آهسته آهسته
همین معنی است بر حسن مدارا حجت ناطق
که مرغی یاد می گیرد زبان آهسته آهسته
به کم کردن توان از دست افیون جان بدر بردن
ببر پیوند از خلق جهان آهسته آهسته
ز پیری می کند برگ سفر یک یک حواس من
ز هم می ریزد اوراق خزان آهسته آهسته
دل روشن درین وحشت سرا دایم نمی ماند
هوا می گیرد این شمع از میان آهسته آهسته
به مویی می توان از چرب نرمی برد گویی را
چه دلها برد آن نازک میان آهسته آهسته
حریف دلبران شهر قزوین نیستی صائب
بکش خود را به شهر اصفهان آهسته آهسته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر احساسات عاشقانه و دشواریهای عشق را با بیانی لطیف و نازک توصیف میکند. او از تغییرات تدریجی در رابطهاش با محبوب میگوید، به طوری که مایل شدن محبوب به او به آرامی و به تدریج صورت میگیرد. همچنین، شاعر به زیبایی و نازکنای طبیعت اشاره میکند و توصیه میکند که به آرامی و با صبر به دنبال نتایج احساسات خود باشند. او تأکید میکند که در مواجهه با سالخوردگی و فرسودگی زندگی، باید با دقت و آرامش پیش رفت و همچنین، به سادگی و لطافت در روابط انسانی اشاره مینماید. در نهایت، شاعر با ابراز ناامیدی از نبود خود در میان دلبران شهر قزوین، به مقصد اصفهان دعوت میکند و خواستار به آرامی گذراندن زندگی است.
هوش مصنوعی: به من آن بیعاطفه کمکم نرم و متمایل میشود، درست مثل کمانی که به آرامی و کمکم خم میشود و قدرتش را از دست میدهد.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه خیلی دور او چرخیدم و بارها در پایش باختم، کمکم به من توجه کرد و به طور آهسته به من نزدیک شد.
هوش مصنوعی: ای دل، به جای خواستن چیزهای بزرگ و عالی، به زیباییهای کوچک و خوشبو مانند گلها قناعت کن، چرا که به مرور زمان، میوههای شیرین و ارزشمندی نیز به دست خواهد آمد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که حسن مدارا و خوش رفتاری به گونهای است که باید به آرامی و به تدریج یاد گرفته شود، مانند اینکه یک پرنده به تدریج زبان را میآموزد.
هوش مصنوعی: با کاهش دادن نوعی قدرت و تأثیر منفی، میتوان از زحمتهای زندگی رهایی پیدا کرد و به تدریج از وابستگیهای دنیایی کاست.
هوش مصنوعی: به دلیل پیری، هر روز از سفر زندگی یک یک تواناییها و حواس من به تدریج از هم میریزد، مانند برگهای درختان در فصل پاییز که آرام آرام میریزند.
هوش مصنوعی: دل روشن و شاداب در این فضای پر از تاریکی و ناامیدی نمیتواند دائماً باقی بماند. این شمع (نماد امید و روشنی) به آرامی و به تدریج خاموش میشود.
هوش مصنوعی: به راحتی میتوان از نرمی و لطافت یک مو خبری برداشت، گویی که دلها را این قسمت نازک و حساس به آرامی به درد میآورد.
هوش مصنوعی: تو در مقایسه با دلبریهای شهر قزوین نمیتوانی رقیب باشی، صائب، بهتر است آرام و با احتیاط به شهر اصفهان بروی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهسته
کشد خار انتقام از بوستان آهسته آهسته
چو شمع از فکر رویش رفته رفته آب گردیدم
فتاد این آتشم در مغز جان آهسته آهسته
میان ما و او یکذره کلفت سد آهن شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.