برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهسته
کشد خار انتقام از بوستان آهسته آهسته
چو شمع از فکر رویش رفته رفته آب گردیدم
فتاد این آتشم در مغز جان آهسته آهسته
میان ما و او یکذره کلفت سد آهن شد
شود ریگ روان کوه گران آهسته آهسته
چو برق امروز اگر چه تندرو باشد ولی فردا
ز پیشم بگذرد دامنکشان آهسته آهسته
چو برق امروز اگر چه تندرو باشد ولی فردا
ز پیشم بگذرد دامنکشان آهسته آهسته
به رویش زلف و خط چندان هجوم آورد می ترسم
کند این ملک را هندوستان آهسته آهسته
از آن روزی که من خود را نشان تیر او کردم
فتادم دور از آن ابروکمان آهسته آهسته
ببر آن قد موزون خواهد آمد صبر باید کرد
شود صاحب ثمر نخل جوان آهسته آهسته
چو گل امروز اگر چه بر سر هنگامه جا دارد
نشنید عاقبت بر آستان آهسته آهسته
به وقت سبزه نتوان زود رفتن سیدا از باغ
ببر پیوند از خط بتان آهسته آهسته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تصویر کشیدن تدریجی زوال زیباییها و عشق میپردازد. شاعر به آرامی کاهش گلها و گیاهان به واسطهی خزان و انتقام خاری که از بوستان میگیرد را توصیف میکند. او از عشقش رنج میبرد و مانند شمعی که ذوب میشود، آرام آرام در درون خود دچار سوختگی میشود. فاصلهای که میان او و معشوقش ایجاد شده، همچون سدی آهنی است. شاعر به سرعت و گذر زمان اشاره میکند و میگوید هرچند در این لحظه سریع به نظر میرسد، اما در آینده به آرامی خواهد گذشت. همچنین، او از زیبایی معشوقش و غم ناشی از دوری از او سخن میگوید و صبر را برای رسیدن به ثمر عشق توصیه میکند. در نهایت، او به ناتوانی در فرار از باغ سبز و زمان اشاره میکند و بر لزوم صبر تأکید میکند.
هوش مصنوعی: خزان به آرامی از باغ گلها میچشد و به تدریج با خارهایش از زیباییهای بوستان انتقام میگیرد.
هوش مصنوعی: به تدریج مانند شمعی که از گرما ذوب میشود، احساسات و اندیشهام درباره او باعث شد که وجودم کمکم تحلیل برود و آتش عشقش به آرامی در جانم شعلهور شود.
هوش مصنوعی: بین ما و او یک مانع بزرگ و قوی وجود دارد که مانند دیواری آهنی است. این مانع باعث میشود تا با گذشت زمان و به آرامی، احساس دوری و جدایی ما بیشتر شود.
هوش مصنوعی: وقتی که امروز سریع و پر انرژی پیش میرود، فردا به آرامی از کنارم میگذرد و تنها رد پایی از آن باقی میماند.
هوش مصنوعی: امروز ممکن است به سرعت پیش بروی، اما فردا به آرامی از کنار من میگذری و دامنم را میکشی.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت چهره و موهایش، باید بترسم که این سرزمین به زیبایی هند تبدیل شود، به آرامی و به تدریج.
هوش مصنوعی: از زمانی که خود را در معرض تیر محبّت او قرار دادم، به آرامی از آن چشمان زیبا دور شدم.
هوش مصنوعی: صبر کن تا آن شخص با قامت زیبا به آرامی بیاید، زمانی که زمانش فرا برسد، نخل جوان نیز به ثمر خواهد نشست.
هوش مصنوعی: اگرچه امروز مانند گلی در میان شادی و نشاط هستم، اما در نهایت، به آرامی و بیصدا به درگاه پروردگار خواهم رسید.
هوش مصنوعی: در زمان سبزی و شکوفایی، نمیتوان به سرعت از باغ خارج شد. باید با آرامش از زیباییها و جلوههای خطی و صورتهای دلفریب لذت برد و ارتباط خود را با آنها حفظ کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به من شد نرم آن نامهربان آهسته آهسته
بلی کم زور می گردد کمان آهسته آهسته
ز بس گرد سرش گشتم ز بس در پایش افتادم
به من مایل شد آن سرو روان آهسته آهسته
ازان نازک نهال ای دل به بوی گل قناعت کن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.