غزل شمارهٔ ۶۵۶۹
نوبهارست این به احیای گلستان آمده؟
یا قیامت بر سر خاک شهیدان آمده
این لطافت نیست در باد بهاران، یوسف است
در لباس بوی پیراهن به کنعان آمده
اینقدر شوخی ندارد برق جانسوز بهار
شهسوار ماست پنداری به جولان آمده
جلوه بال پریزادان کند موج سراب
زین سلیمانی که در صحرای امکان آمده
هر سر خاری زبان شکرپردازی شده است
محمل لیلی همانا در بیابان آمده
می برد در پرده دل رخسار بیرنگ بهار
در لباس رنگ و بو هر چند پنهان آمده
از حجاب دیده شبنم، فروغ نوبهار
لاله و گل را چراغ زیر دامان آمده
می تواند کاسه بر فرق نظربازان شکست
هر که چون نرگس درین گلزار حیران آمده
از چراغ دولت بیدار گل برخورده است
در دل شب هر که چون شبنم به بستان آمده
خواب گردیده است صائب بر نواسنجان حرام
بلبل پرشور ما تا در گلستان آمده
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...