نیست ممکن برگرفتن دیده از دیدار تو
ختم شد گیرندگی بر مصحف رخسار تو
رحم کن بر تلخکامان پیش ازان کز زهرخط
سبزتر از پسته گردد لعل شکربار تو
هر که شد بی رو، بود آسوده از رو ساختن
شد ز بی رویی طرف آیینه با رخسار تو
سروها از شرم آب و آبها گردند خشک
بر گلستان بگذرد چون سرو خوش رفتار تو
از عرق هر دم به طوفان می دهد پیراهنی
ماه کنعان از حجاب گرمی بازار تو
مغزها شیرین شود در استخوان چون نیشکر
چون به شکرخند آید لعل شکربار تو
می کند نظارگی را شرم رخسار تو آب
دست گلچین غنچه بیرون آید از گلزار تو
قطعه یاقوت و ریحان شد غبار دیده ها
تا به روی کار آمد خط عنبربار تو
بگذرد چون موج از آب زندگی دامن فشان
هر که را دل زنده گردد صائب از افکار تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت معشوقی صحبت میکند که چشمها را از دیدن او نمیتوان برداشت. زیبایی او به حدی است که دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد و حتی باعث شرم سروها و خشک شدن آبها میشود. شاعر به تلخی و درد عاشقان اشاره میکند و از معشوقش میخواهد که بر آنها رحمت کند. به همچنین، او به تأثیر زیبایی معشوق بر دلها و جانها اشاره میکند و آن را همچون شکر شیرین و زندهکننده میداند. این اشعار به طور کلی حاکی از عشق عمیق و تحسین شدید نسبت به معشوق است.
هوش مصنوعی: نگاه کردن به تو غیر ممکن است؛ در حقیقت، جذابیت چهرهات همه چیز را به انتها رسانده است.
هوش مصنوعی: به کسانی که دچار تلخی و ناامیدی هستند مهربانی کن، پیش از آن که غم و اندوه آنها به اندازهای برسد که شادی و زیبایی وجود تو را تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از زیبایی و جلوه خود بیخبر باشد، به راحتی زندگی میکند. اما وقتی که کسی به زیبایی تو نگاه میکند، دیگر نمیتواند نسبت به خود و زیباییاش بیتوجه باشد.
هوش مصنوعی: سروها از شرم آب به حالت خشکی میرسند و در گلستان، به زیبایی تو میچرخند و این نشانهٔ خوشرفتاری توست.
هوش مصنوعی: از عرق هر لحظه، پیراهنی به تو میدهد که تو را مانند ماه کنعان زیبا میکند، در حالی که گرمای بازار تو باعث این تغییر میشود.
هوش مصنوعی: وقتی مغزها درون استخوانها به شیرینی نیشکر میرسند، این به دلیل خوشی و رضایت ناشی از وجود توست که مانند دانههای شکر دلنواز و دلچسب است.
هوش مصنوعی: خجالت زیبایی چهرهات باعث میشود که دیگران نتوانند به تماشای تو بپردازند. مثل اینکه وقتی دست به آب میزنیم، گلچینی از غنچهها از باغ تو خارج میشود و زیباییات را بیشتر درخشان میکند.
هوش مصنوعی: غبار چشمها به خاطر زیبایی خط تو به زلالی یاقوت و عطر ریحان شده است.
هوش مصنوعی: زندگی مانند موجی است که به سرعت میگذرد و فقط کسانی که دلشان زنده است و به افکار تو توجه میکنند، میتوانند از آن بهرهمند شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شکسته رونق بازار جان بازار تو
عالمی دلسوخته از خامی گفتار تو
توشه هر روزی مرا از گوشهٔ انده نهد
گوشهٔ شبپوش تو بر طرهٔ طرار تو
خوبی خوبان عالم گر بسنجی بیغلط
[...]
ای خداوندی که هر ساعت دل و دست ستم
بشکند از عدل تو چون شکّر از گفتار تو
آرزو ها را بمهر او بجنبد دل زجای
چون ز زیر لب بنالد خامۀ بیمار تو
گرچه خورشید از شعاعش مینهد پیوسته خار
[...]
ای خراب اسرارم از اسرار تو اسرار تو
نقشهایی دیدم از گلزار تو گلزار تو
کشته عشق توام ور ز آنک تو منکر شوی
خطهایی دارم از اقرار تو اقرار تو
میگدازم میگدازم هر زمان همچون شکر
[...]
کای گلستان حیا حیف از گل رخسار تو
بیمحل رفتی دریغ از سرو خوش رفتار تو
چرخ گر بهر تو شمشیر اجل میکرد تیز
کاش اول کار ما میساخت آنگه کار تو
مرگ ایام جوانی با تو مهپیکر نکرد
[...]
قسمت آیینه محرومی است از دیدار تو
عکس ممکن نیست دل بردارد از رخسار تو
آب را کز بی قراری نعل در آتش بود
خشک چون آیینه سازد حیرت گلزار تو
خنده گل چون شکست شیشه اش در دل خلد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.