گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب

بس است تیغ تغافل من بلاجو را

مکن به خون من آلوده تیغ ابرو را

کجاست جاذبه طالع سلیمانی؟

که آورد به سرای من آن پریرو را

چو داغ لاله به خون کعبه غوطه زد آن روز

که غمزه تو کمر بست تیغ ابرو را

کناره کردن مجنون ز خلق، تعلیمی است

که می توان به نگه رام کرد آهو را

کسی سرآمد گلزار غنچه خسبان است

که بشکند سرش از بار درد، زانو را

نهال قامت چابک سوار من تیری است

که هست خانه زین، خانه کمان او را

ملایمت سپر و جوشن ضعیفان است

ز زخم تیغ خطر نیست خامه مو را

اگر نه رتبه نظم است، از چه رو صائب

مقام بر سر چشم است بیت ابرو را؟

 
 
 
پرسش‌های پرتکرار
مجد همگر

شه صدور و خداوند من شهاب الدین

توئی که محض وفائی مر این وفاجو را

به صدق دعوت در قحط سال جود و سخا

محل صدق و وفائی مر این دعاگو را

ز کوی لطف و به حکم کرم ز روی جواب

[...]

حکیم نزاری

به زیر طاق دو ابرو ساحرند او را

که کرده اند مسخر عموم اردو را

مرا به خیره ملامت چی می کند بد گوی

چگونه دوست ندارند روی نیکو را

به سیل دیده ی من بنگرید اگر خواهید

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
صائب

به دست شانه مده زلف عنبرین بو را

به خود دراز مگردان زبان بدگو را

به روی او سخنان درشت خط مزنید

شکسته دل مپسندید رنگ آن رو را

گرفته اوج به نوعی کساد بازاری

[...]

سلیم تهرانی

جهان کهنه چو نو کرد عادت و خو را

به قبله ی عربی آورد عجم رو را

شفیع روز قیامت، محمد مرسل

که قبله گاه جهان کرده طاق ابرو را

شهی که کرده ز درویشی و تهیدستی

[...]

بیدل دهلوی

به‌ گلشنی‌ که دهم عرض شوخی او را

تحیر آینهٔ رنگ می‌کند بو را

خموش‌ گشتم و اسرار عشق پنهان نیست

کسی چه چاره‌ کند حیرتِ سخنگو را

سرِ بریده‌ هم‌ اینجا چو شمع بی‌خواب‌ است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه