یک چند خواب راحت بر خود حرام گردان
در ملک بی نشانی خود را به نام گردان
کار جهان تمامی هرگز نمی پذیرد
پیش از تمامی عمر خود را تمام گردان
سودای آب حیوان بیم زیان ندارد
عمر سبک عنان را صرف مدام گردان
در یک جهان مکرر نتوان معاش کردن
خود را جهان دیگر از یک دو جام گردان
از صحبت لئیمان چون برق و باد بگریز
اوقات چون گرامی است صرف کرام گردان
از بندگی به شاهی راهی است چون کف دست
آزاده ای چو یابی خود را غلام گردان
چون دور هستی ما ساقی به آخر آید
بر گرد باده ما را چون خط جام گردان
یک نیم مست مگذار ساقی درین خرابات
هر ماه نو که سر زد ماه تمام گردان
دست از رکاب همت کوته مکن چو صائب
نه توسن فلک را با خویش رام گردان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی به اهمیت زندگی و استفاده بهینه از زمان و فرصتها اشاره دارد. شاعر از خواننده میخواهد که خواب راحت را بر خود حرام کند و در دنیای بینشانی خود، به دنبال معنا و مقصد باشد. او تأکید میکند که زندگی همیشه به پایان نمیرسد و باید از عمر خود به بهترین شکل استفاده کرد.
شاعر به سودای آب حیات اشاره میکند و بیان میدارد که ترس از ضرر باید انسان را به تلاش بیشتر ترغیب کند. همچنین بر این نکته تأکید دارد که انسان نمیتواند در این جهان مکرر زندگی کند و باید از فرصتها بهرهبرداری کند.
پس از آن به اهمیت فرار از افراد بد و صرف وقت در کارهای ارزشمند تأکید میکند. شاعر به روح آزادگی اشاره میکند و میگوید که باید با شجاعت مسیر زندگی را پیمود. همچنین، او بر لزوم زندگی با نشاط و غنیمت شمردن هر لحظه تأکید دارد و در نهایت به ضرورت کوشش و همت در زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: مدتی را از لذتهای راحت خواب دوری کن و در دنیای ناشناخته خود، خودت را با نام و عنوان جدیدی معرفی کن.
هوش مصنوعی: کار دنیا هیچگاه کامل نمیشود و انسان باید تمام عمرش را صرف کند تا به کمال برسد.
هوش مصنوعی: عشق و آرزوی زندگی ابدی هیچگونه ضرری ندارد، بنابراین عمر گرانبها را به طور مداوم در این مسیر صرف کن.
هوش مصنوعی: انسان نمیتواند در یک دنیای تکراری زندگی کند و برای خود سامان بدهد، بلکه باید به دنیای جدید و متفاوتی روی آورد.
هوش مصنوعی: از صحبت افراد پست و بدجنس دوری کن، زیرا زمان بسیار ارزشمند است و باید آن را به افراد محترم و باکرامت اختصاص دهی.
هوش مصنوعی: از بندگی به مقام سلطنت راهی مشابه فاصلهای که بین کف دست یک انسان آزاد و مالکیت او وجود دارد، میباشد. اگر خود را پیدا کنی، میتوانی به مقام بلندتری دست پیدا کنی و خود را از قید و بند آزاد کنی.
هوش مصنوعی: وقتی که از ما دور هستی، ساقی به آخر میرسد و باده ما را به دور خود میچرخاند مانند خط دور جام.
هوش مصنوعی: نمیخواهم در این میخانه، ساقی فقط یک قدح نیمه پر برای من بیاورد. هرگاه ماه نو میآید و میدرخشد، من دلم میخواهد که ماه کامل را ببینم و از تمام زیباییاش بهرهمند شوم.
هوش مصنوعی: هرگز از تلاش و پشتکار خود دست نکش، زیرا مانند صائب، میتوانی بر اسب آسمان مسلط شده و آن را با خود مطیع کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جانا نخست ما را مرد مدام گردان
وانگه مدام در ده مست مدام گردان
بر ما چو از لطافت مل را حلال کردی
بر خصم ما ز غیرت گل را حرام گردان
دارالغرور ما را دارالسرور کردی
[...]
جانا نخست ما را مرد مدام گردان
وآنگه مدام درده ما را مدام گردان
از ما و خدمت ما چیزی نیاید ای جان
هم تو بنا نهادی هم تو تمام گردان
دارالسلام ما را دارالملام کردی
[...]
یاران و دوستداران جمعند و جام گردان
مطرب همیشه گویا، ساقی مدام گردان
قومی در انتظاریم، این جا دمی گذر کن
وین قوم را به لطفی از لب غلام گردان
گوینده گشته مطرب وانگه کدام گفتن؟
[...]
ساقی صلای عام است کاری به کام گردان
دامان غم فراخ است دوری تمام گردان
ما و وفا درین شهر چون حسن تو غریبیم
او را عزیز کردی ما را غلام گردان
آزاده خاطران را فکری عنان نگیرد
[...]
ساقی دم صبوح است، خورشید جام گردان
دور زمانه یکدم، حسب المرام گردان
بی می زلال کوثر زهر است در روانها
تلخ است کام جانها عیشی به کام گردان
مهر جهان فروزی، فیضت کران ندارد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.