گنجور

 
صائب تبریزی

در انتهای کار خود از ابتدا ببین

زان پیشتر که خاک شوی زیر پا ببین

خودبین کجا، وصال حیات ابد کجا؟

آیینه را به سنگ زن آب بقا ببین

نتوان ز پشت آینه روی مراد دید

برتاب روز ز عالم فانی، لقا ببین

گردون دهان شیر ز خوی پلنگ توست

با کاینات صلح کن آنگه صفا ببین

از آشنا همین سخنی را شنیده ای

بیگانه شو ز هر دو جهان آشنا ببین

خود را چو برگ کاه سبک کن ز هر چه هست

آنگه کمند جاذبه کهربا ببین

نتوان مرا به دیده خودبین تمام دید

خود را برون در بگذار و مرا ببین

بیماری طمع دو جهان را گرفته است

دستی ببر به کیسه خالی، گدا ببین

خشک است آب در نظر زاهدان خشک

چون ما درآ به عالم آب و هوا ببین

حج پیاده را به نظر می توان خرید

گاهی به زیر پای خود ای بی وفا ببین

زان فارغی ز ما که نداری ز خود خبر

یک ره درآ به دیده ما، خویش را ببین

گر نیست باورت که دل از ما گرفته ای

در روزنامه سر زلف دو تا ببین

از اضطراب تشنه دیدار غافلی

یک دم برون ز خانه میا کربلا ببین

صائب یکی ز حلقه به گوشان زلف توست

یک بار هم به جانب آن مبتلا ببین

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
جهان ملک خاتون

بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین

بر جان من ز جور فراقت جفا ببین

حالم عظیم ناخوش و دردم ز غم به دل

هستی طبیب دل تو به دردم دوا ببین

معنی نداند آنکه کند عیب در غمم

[...]

اهلی شیرازی

قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببین

آن چشم مست و آن نگه دلربا ببین

اجزای حسن او همه یک یک نگاه کن

وانگه بیا و حال من مبتلا ببین

من زارتر ز صورت مجنونم از غمش

[...]

محتشم کاشانی

کای مونس شکسته‌دلان، حال ما ببین

ما را غریب و بی‌کس و بی‌آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند

در ورطهٔ عقوبت اهل جفا ببین

در خُلد، بر حجابِ دو کونْ آستین‌ فشان

[...]

صائب تبریزی

افشان خال بر رخ آن دلربا ببین

در روز اگر ستاره ندیدی بیا ببین

با غیر التفات نماید به رغم من

در مدعی نظر کن و در مدعا ببین

بیمار را چو پرسش بیمار رسم نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فروغی بسطامی

دل‌ها فتاده در پی آن دل ربا ببین

سلطان ز پیش و لشکرش اندر قفا ببین

شکر گدای آن لب شکرفشان نگر

عنبر غلام آن سر زلف دوتا ببین

بر خال چهره زلف کجش را نگون نگر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه