دلدار رفت و برد دل خاکسار من
یکبار شد ز دست کند و شکار من
رفتی و رفت با تو دل بی قرار من
یکبار شد تهی ز دو گوهر کنار من
می بود سهل کار دل غم کشیده ام
بودی به جای خویش اگر غمگسار من
واحسرتا که چون گل رعنا به باد رفت
در یک نفس خزان من و نوبهار من
از نیم جان من به چه تقصیر دست داشت؟
شوخی که برد صبر و شکیب و قرار من
باری مرا به داغ جدایی چو سوختی
غافل مشو ز حال دل داغدار من
صبری که بود پشت امیدم ازو به کوه
در روزگار هجر نیامد به کار من
باغ و بهار من ز جهان دامن تو بود
دیگر به دامن که نشیند غبار من؟
آیا بود به گریه شادی بدل شود
این گریه های تلخ شب انتظار من؟
صائب ترانه ای که بشوید ز دل غبار
امروز نیست جز سخن آبدار من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا کی کنی گله که نه خوب است کار من
وز تیر ماه تیرهتر آمد بهار من؟
چون بنگری که شست بدادی به طمع شش
نوحه کنی که وای گل و وای خار من
چون من ز بهر مال دهم روزگار خویش
[...]
ای خوشدل ای عزیز گرانمایه یار من
ای نیکخواه یار من و دوستدار من
رفتی و هیچ گونه نیابی ز غم قرار
با خویشتن ببردی مانا قرار من
مهجورم و به روز فراق تو جفت من
[...]
بربود روزگار تو را از کنار من
وز تن ببرد داغ فراقت قرار من
جفت دگر کسی و غمان تو جفت من
یار دگر کسی و فراق تو یار من
تو شادمانه جای دگر بر مراد خویش
[...]
تا پسندی ز من سر زلف ، ای نگار من
شوریده گشت چون سر زلف تو کار من
بر عارض تو زلف تو گشتست بی قرار
زان بی قرار زلف ربودی قرار من
تو جفت دیگری شدی و درد جفت من
[...]
ای باد صبحدم خبری ده ز یار من
کز هجر او شدست پژولیده کار من
او بود غمگسار من اندر همه جهان
او رفت و نیست جز غم او غمگسار من
بیکار نیستم که مرا عشق اوست کار
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.