ببین به دور لبش خط عنبرافشان را
که چون شراب برون داده راز پنهان را
به باد دست، کلید خزانه را مسپار
مده به دست صبا زلف عنبرافشان را
مکن به ماه نو ابروی یار را تشبیه
چه نسبت است به محراب طاق نسیان را؟
درازدستی اهل هوس ز گستاخی
به ماه مصر گوارا نمود زندان را
ز لطف و قهر تو مهرم نمی شود کم و بیش
که پشت و رو نبود آفتاب تابان را
گره به جبهه آیینه وار خویش مزن
مکن به طوطی خوش حرف تنگ، میدان را
اگر تو دامن خود را به دست ما ندهی
ز دست ما نگرفته است کس گریبان را
ز بس که خلق تنک مایه اند از انصاف
به سیم قلب نگیرند ماه کنعان را
بر آن گروه حلال است دعوی همت
که چین جبهه شمارند مد احسان را
کباب حسن گلوسوز تشنگی گردم!
که سرد بر دل من کرد آب حیوان را
جدا نمی شود از هم، دو دل یکی چو شود
نمی توان ز دل ما کشید پیکان را
غلط به کاغذ ابری کنند دیده وران
فشرد بس که فلک ابرهای احسان را
در آن سری که بود خارخار شوق، کند
چو گردباد به یک پای طی، بیابان را
ز ناقصان بصیرت بلندپروازی
سر از دریچه برون کردن است کوران را
خرید خون خود از ناز نعمت الوان
فشرد بر جگر خویش هر که دندان را
ز آه دل نگشاید که از گشاد خدنگ
دل گرفته نگردد شکفته پیکان را
سخن به مردم فهمیده عرض کن صائب
به شوره زار مکن صرف، آب حیوان را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و پیچیدگیهای عشق و زندگی انسانی میپردازد. شاعر به زیبایی لبها و زلفهای محبوب اشاره کرده و دقت میکند که تشبیه ابرو به ماه نو نادرست است. او به تأثیر عشق و احساسات بر دل اشاره میکند و میگوید که احساسات عمیق و ذهن مشوش نمیتوانند به راحتی از یکدیگر جدا شوند. همچنین، شاعر انتقاداتی به جامعه و فهم ناقص افراد نسبت به عشق و زیبایی دارد و با استفاده از نمادها و تشبیهات مختلف، پیچیدگی ارتباطات انسانی و درد و لذتهای آن را به تصویر میکشد. در نهایت، او بر اهمیت فهم عمیق و درست از روابط انسانی تاکید میکند.
هوش مصنوعی: به دور لب او، خطوطی مانند لبههای انگور مشاهده میشود که مانند شراب، اسرار نهانی را فاش کرده است.
هوش مصنوعی: کلید خزانه را به دست باد نده، زیرا زلفهای زیبا و افشان آن را بر هم میزند.
هوش مصنوعی: نکنید ابروی محبوب را به ماه نو تشبیه کنید، چرا که چه ارتباطی بین این زیبایی و محراب، که نماد فراموشی است، وجود دارد؟
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف شخصی میپردازد که با جسارت و شهامت به زیبایی و جذابیتهای موجود در زندگی نزدیک میشود. او از عشق و دلباختگی رنجی نمیکشد و به راحتی وارد دنیای جذاب و لذتبخش میگردد، حتی اگر این سفر شاید او را به زنجیرهای محدودیت بکشاند. به نوعی، این فرد با آرزوهای خود دست به کارهای جسورانه و گاهی خطرناک میزند.
هوش مصنوعی: محبت و محبت نکردن تو تاثیری بر روی احساس من ندارد، چون تغییر پیدا کردن نور خورشید امکانپذیر نیست.
هوش مصنوعی: به خودت سخت نگیر و درگیر فریبها نشو. از گفتن حرفهای زیبا ولی بیمعنا پرهیز کن و در عوض، به حقیقت و واقعیت میدان توجه کن.
هوش مصنوعی: اگر تو همکاری نکنید و دامن خود را به ما نسپاری، غرور و عزت ما را هیچ کس نمیتواند از ما بگیرد.
هوش مصنوعی: از بس که مردم بیانصاف و کممایهاند، دلشان به زیبایی و دلربایی یوسف التفاتی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که برای افرادی که در تلاش هستند و همت بالایی دارند، ادعای زحمت و تلاش آنها به عنوان عمل نیک و سازنده به حساب میآید. آنها میتوانند به راحتی خود را در گروه افرادی قرار دهند که با همت و اراده خود، در حال انجام کارهای نیک و خیر هستند.
هوش مصنوعی: من به شدت تشنهام و مانند کبابی که حسن درست کرده، احساس گرما و سوزش میکنم! آبی که باید روان باشد، بر دل من سردی میکند.
هوش مصنوعی: اگر دو دل به هم پیوند خورند، به هیچوجه نمیتوان آن عشق را از دلها جدا کرد.
هوش مصنوعی: چشمهای بینا به خاطر فشارهایی که در زندگی تجربه کردهاند، نمیتوانند حقایق را به درستی روی کاغذ بیان کنند، چرا که به اندازهای که آسمان درختان عطا و رحمت را بر این دنیا نازل کرده، دچار درد و مشکلات هستند.
هوش مصنوعی: در آن سر، که شوق و هیجان وجود دارد، همانند طوفان با یک پا به سرعت از روی زمین عبور میکند و بیابان را زیر پا میگذارد.
هوش مصنوعی: افراد ناتوان در درک و فهم درست، تنها به خواب و خیالهای بزرگ و جاه طلبانه میپردازند و مانند افراد نابینا، از دریچهای کوچک به دنیای بیرون نگاه میکنند.
هوش مصنوعی: هر کسی که از زیباییهای دنیا و نعمتهای آن غافل نمیشود و به آنها دل میبندد، در نهایت غم و درد را بر دل خود میخرد.
هوش مصنوعی: این بیت بیان میکند که درد و نالههای دل نمیتواند مشکلی را حل کند و از طرفی، تیر و خنجر هم نمیتواند نشانهای از شادی و عاطفه را به وجود آورد. به عبارت دیگر، احساسات غم و اندوه به تنهایی نمیتوانند به بهبود شرایط یا انتقال شادی کمک کنند.
هوش مصنوعی: سخن خود را با دقت و به شکل مناسب به افراد با درک بالا بیان کن، چرا که بیهوده گفتن در جایی که فهم وجود ندارد، مثل هدر دادن چیزی با ارزش است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
به نام نیک تو خواجه فریفته نشوم
که نام نیک تو دام است و زرق مر نان را
کسی که دام کند نام نیک از پی نان
یقین بدان تو که دام است نانْش مر جان را
سلام کن ز من ای باد مر خراسان را
مر اهل فضل و خرد را نه عام نادان را
خبر بیاور ازیشان به من چو داده بُوی
ز حال من به حقیقت خبر مر ایشان را
بگویشان که جهان سرو من چو چنبر کرد
[...]
شریف خاطر مسعود سعد سلمان را
مسخرست سخن چون پری سلیمان را
نسیج وحده که نو حُلّهای دهد هر روز
زکارگاه سخن بارگاه سلطان را
ز شادی ادب و عقل او به دار سلام
[...]
لب تو طعنه زند گوهر بدخشان را
رخ تو طیره کند اختر درفشان را
به بوسه لب تو تهنیت کنم دل را
به دیدن رخ تو تربیت دهم جان را
به جان تو که پرستیدن تو کیش من است
[...]
چه خرمی است که امروز نیست زنگان را
چه فرخی است کزو بهره نیست کیهان را
بهار و کام طرب تازه می کند دل را
ضیاء انس و فرح زقه میدهد جان را
بدشت جلوه گری عرضه داد بار دگر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.