صبح شد ساقی بیا فکر من افتاده کن
از می چون آفتاب این سنگ را بیجاده کن
آب و رنگی ده غبار آلودگان زهد را
باده در قندیل و گل در دامن سجاده کن
هر که باشد می تواند نقش را از دل زدود
از قبول نقش لوح خویشتن را ساده کن
دامن سروی به دست آور درین بستانسرا
نقد جان را صرف راه مردم آزاده کن
هیچ مرهم به ز خون گرم نبود زخم را
رخنه دل را رفوکاری به درد باده کن
در زمین ساده دهقان می فشاند تخم را
از خس و خاشاک بی حاصل زمین را ساده کن
عقل سختی دیدگان شمشیر صیقل داده ای است
مشورت زنهار با مردان کار افتاده کن
خاکساری پیشه خود ساز چون آب روان
سرو را چون بندگان در پیش خود استاده کن
هست اگر صائب ترا در سر هوای صید عام
دانه از تسبیح ساز و دام از سجاده کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره اهمیت عشق و زندگی آزادانه و بیریا است. شاعر از ساقی میخواهد تا با شراب و زیبایی، غم و سختیهای زندگی را برطرف کند. او به دنبال آزادسازی روح و دل خود از قید و بندهای اجتماعی و زهدگرایی است و تشویق میکند که انسانها به جستجوی لذت و آزادی بپردازند. در عین حال به فکر و عقل نیز اشاره شده که باید در کنار عشق و هنر قرار گیرد. شاعر با دلسوزی از لزوم اتحاد و همکاری با دیگران سخن میگوید و به سادگی و صفای زندگی اشاره میکند، ضمن اینکه تأکید بر لذت بردن از لحظهلحظه زندگی دارد.
هوش مصنوعی: صبح شده، ای ساقی، بیا و به یاد من بیفت. از شراب مثل آفتاب، این سنگ را بیراهه و بیفایده کن.
هوش مصنوعی: به کسانی که به ظواهر زهد و تقوا دل بستهاند، بگو که بیایند و زندگی را با رنگ و روشنی پر کنند. باده را در چراغها بریزند و گل را در دامن سجادههایشان بگذارند. این یعنی به جای حالتهای خشک و خالی، زندگی را با زیباییها و نشاط پر کنند.
هوش مصنوعی: هر کسی میتواند با پاک کردن تصویرها و خیالهای خود، واقعیت وجودیاش را سادهتر و خالصتر بیابد.
هوش مصنوعی: در این باغ، بهرهای از زیبایی ببر و برای زندگیات، جان خود را صرف آزادی و happiness دیگران کن.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی به اندازه خون گرم نمیتواند زخم را درمان کند. برای ترمیم دل شکسته، تنها میتوان از زهر باده بهره جست.
هوش مصنوعی: دهقان بیتوقف در زمین کار میکند و دانه میکارد، اما در میان علفهای هرز و بیفایده، باید زمین را از این ناخالصیها پاک کند.
هوش مصنوعی: عقل مانند شمشیری تیز و صیقلزده است که برای دیدن و درک واقعیات سختیها را تحمل میکند؛ بنابراین، با افراد با تجربه و کاردان مشورت کن تا از مشکلات جلوگیری کنی.
هوش مصنوعی: خود را مانند آب روان humble و متواضع قرار ده و مانند بندگان، سرو را در جلوی خود بگذار.
هوش مصنوعی: اگر ذهن تو به شکار اندیشههای بزرگ مشغول است، دانههای نیکو را از تسبیح بگیر و دام خود را از سجاده بساز.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقیا رحمی بر احوال من افتاده کن
اینکه خونم می کنی در دل به جامم باده کن
جز زمین را بهره ای نبود ز ابر نوبهار
خاک ره شو خویش را پیوسته فیض آماده کن
همچو بوی گل که دارد در حریم گل وطن
[...]
لوح دل را جان من از نقش کثرت ساده کن
وز برای کلک وحدت لایق و آماده کن
باد نخوت کن بدر از سر، بنه بر پای خم
روی صدق و ساغری را از صفا پر باده کن
سر بلندی همچو آتش داد بنیادت بباد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.