هیچ همدردی نمی یابم سزای خویشتن
می نهم چون بید مجنون سر به پای خویشتن
از مروت نیست با سنگ جفا راندن مرا
من که در بند گرانم از وفای خویشتن
من کدامین ذره ام تا بی نیازان جهان
صرف من سازند اوقات جفای خویشتن
راستی در پله افتادگی دارد مرا
می روم در چاه دایم از عصای خویشتن
صد جفا می بینم و بر خود گوارا می کنم
برنمی آیم، چه سازم با وفای خویشتن
بخت اگر در نارسایی ها رسا افتاده است
نیستم نومید از آه رسای خویشتن
می کند گردش فلک بر مدعای من مدام
تا فشاندم آستین بر مدعای خویشتن
از تجلی می تواند سنگ را یاقوت کرد
آن که می دارد دریغ از من لقای خویشتن
هر که با جمعیت اظهار پریشانی کند
می زند فال پریشانی برای خویشتن
این چنین زیر و زبر عالم نمی ماند مدام
می نشاند چرخ هر کس را به جای خویشتن
هر حباب شوخ چشم از پرده ای گردم زند
بحر یکتایی نیفتد از هوای خویشتن
نیستم صائب حریف منت درمان خلق
باز می سازم به درد بی دوای خویشتن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و رنج خود میگوید و احساس تنهایی و بیکسی را تجربه میکند. او به گونهای خود را میبیند که هیچ همدردی برایش نیست و در حالی که به وفای خود میماند، بار سنگین مشکلات را بر دوش میکشد. او به سختیها و جفاهایی که در زندگی متحمل شده، اشاره میکند و با وجود این مشکلات، امیدش را از دست نمیدهد. چرخ زمان و سرنوشت به نظر شاعر، بر اساس اعمال و ادعاهای او در حال چرخش است و او همچنان سعی دارد در این دنیای پرآشوب، به دنبال جایگاه خود باشد. شاعر در نهایت به این نتیجه میرسد که درد و رنج خود را تحمل کند و به خود وفادار بماند، حتی اگر هیچ درمانی برای آلامش وجود نداشته باشد.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر احساس تنهایی و غم خود را بیان میکند. او نمیتواند همدردی از دیگران پیدا کند و در این وضعیت، همهی دردها و مشکلاتش را بر دوش خود میگذارد. مانند بید مجنون که همیشه سر به پای خود دارد، او نیز در دنیای درد و غم خود غرق شده و هیچ کس را برای همدردی نمیبیند.
هوش مصنوعی: رفتار ناپسند و بیرحمانه با من، که در سختیها گرفتارم، از انسانیت به دور است. من که به وفاداری و اصول خود پایبند هستم، شایسته چنین ظلمی نیستم.
هوش مصنوعی: من چه ذرهای هستم که بینیازان جهان وقت خود را برای من صرف میکنند و به من ظلم میورزند؟
هوش مصنوعی: واقعا من دچار افتادگی و مشکلات هستم، به طوری که انگار همیشه به چاهی عمیق میروم و از تکیه بر خودم هم هیچ کمکی نمیتوانم بکنم.
هوش مصنوعی: من با وجود اینکه هزاران سختی و ظلم را متحمل میشوم، آن را بر خود هموار کرده و تحمل میکنم. نمیتوانم از روی وفاداری به خودم عقبنشینی کنم و این وضعیت را چگونه تحمل کنم.
هوش مصنوعی: اگر شانس من در زمانهای سخت و دشوار به من کمکی نمیکند، هنوز از نالهی بلند خود ناامید نیستم.
هوش مصنوعی: فلک به طور مداوم بر اساس ادعای من در حال چرخش است تا من بتوانم آستین خود را بر روی ادعای خود بزنم.
هوش مصنوعی: میتواند به وسیلهی نور و زیبایی که در وجودش دارد، سنگ را به جواهر تبدیل کند؛ اما کسی که این توانایی را دارد، چرا از من بینصیب است و مرا از دیدار خود محروم میکند؟
هوش مصنوعی: هر کسی که در میان مردم از ناامیدی و درهم ریختگی خود صحبت کند، در واقع به سرنوشتی نگرانکننده برای خود دامن میزند.
هوش مصنوعی: این دنیا همیشه به همین شکل باقی نخواهد ماند و سرنوشت هر فردی را به جای خودش مینشاند.
هوش مصنوعی: هر حبابی که از چشمان زیبا و شوخ یک پرده به وجود میآید، در دریا نمیتواند از حال و هوای خودش جدا شود.
هوش مصنوعی: من مثل صائب نیستم که بتوانم با دیگران دردی را درمان کنم؛ اما خودم را به خاطر درد بیدرمانم میسازم و به میان مردم میآورم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
من که هستم زنده دور از دلربای خویشتن
گر برفتم میکشد بازم به جای خویشتن
نه مرا در خانه کس راه و نه در مسکنی
میتوانم بود یکدم در سرای خویشتن
ای که مینالی ز عشق یار و جور روزگار
[...]
در فغانم از دل دیرآشنای خویشتن
خو گرفتم همچو نی با نالههای خویشتن
جز غم و دردی که دارد دوستیها با دلم
یار دلسوزی ندیدم در سرای خویشتن
من کیم؟ دیوانهای کز جان خریدار غم است
[...]
من نه آن رندم که بنشینم به جای خویشتن
تا نبینم در کنار خود سزای خویشتن
عود را تسلیم باید بود، اگر سوز است و ساز
عاشقان را درد خود باشد دوای خویشتن
من نخواهم گشت روشن ز آتش عشقش چو شمع
[...]
هیچ همدردی نمییابم سزای خویشتن
مینهم چون بید مجنون سر به پای خویشتن
یا رضای دوست باید یا رضای خویشتن
آشنای او نباید آشنای خویشتن
آتشم بی سوختن چون زندگانی می کنم
تا نسوزم برنمی خیزم ز جای خویشتن
من سزای آتش و از دیده آبم برکنار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.