گنجور

 
صائب تبریزی

فیض در بیخبری بود چو هشیار شدم

صرفه در خواب گران بود چو بیدار شدم

دستم آن روز گرفتند که رفتم از دست

کارم آن روز نسق یافت که از کار شدم

من از زیرکی از دام قضا می جستم

به دوپا در شکن زلف گرفتار شدم

سر برآورد ز پیراهن من آخر کار

یوسفی را که ز آفاق خریدار شدم

خرده ای را که ز جیب دگران می جستم

همه در نقطه من بود چو پرگار شدم

گرچه یکرنگ به آیینه نشد طوطی من

اینقدر بود که یکرنگ به زنگار شدم

چون گهر در نظر جوهریان شد شیرین

خزفی را که من از عشق خریدار شدم

می چکد زهر ندامت ز پر و بال مرا

که چرا طوطی هر آینه رخسار شدم

سود و سرمایه من چیست بغیر از افسوس؟

من که با دست تهی بر سر بازار شدم

داشت افسرده دلی حلقه بیرون درم

آب چون گشت دلم شبنم گلزار شدم

من که دارم به جگر خار ز ناسازی خویش

زین چه حاصل که جهان را گل بی خار شدم؟

سر من تکمه پیراهن خجلت گردید

بس که مشغول به آرایش دستار شدم

نفس خوش نکشیدند غزالان صائب

تا من این قافله را قافله سالار شدم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
امیرخسرو دهلوی

از پس عمر شبی هم نفس یار شدم

خواب بود آن همه گویی تو، چو بیدار شدم

وقتی آن چشمه خورشید بدین سوی نتافت

گر چه در کوی غمش سایه دیوار شدم

موی گشتم ز غم و بار اجل می بندم

[...]

جهان ملک خاتون

از سر سوز جگر بر در آن یار شدم

با دلی پر ز غم و دیده ی خونبار شدم

گفتم از روی ترحّم جگر ریش مرا

مرهمی نه که به کام دل اغیار شدم

سالها خون جگر خوردم و از دست غمش

[...]

رضی‌الدین آرتیمانی

جز در عشق بهر در که شدم خوار شدم

خار بودم همه از عشق تو گلزار شدم

داشتم تا خبر از خویش نبودم خبری

تا شدم مست می عشق تو هشیار شدم

حرف ما گوش نمیکرد چه گفتیم رضی

[...]

نظیری نیشابوری

هرکجا ساخت غمی دایره مسمار شدم

هر کجا نقطه شد انده خط پرگار شدم

بوی یار من ازین سست وفا می آید

گلم از دست بگیرید که از کار شدم

بس کزو شد برم آسوده، دو دستم در خواب

[...]

کلیم

بسکه از بار غم دهر گرانبار شدم

همه رو سجده کنان تا در خمار شدم

شیشه پیچ دل از مستی من خود نشکست

من باین دل شکنان از چه گرفتار شدم

خرم از ابر بهاری نشدم طالع بین

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه