خاک صحرای جنون در چشم گریان میکشم
ناز سرو از گردباد این بیابان میکشم
دور باش حسن را با پاک چشمان کار نیست
از حجاب خویشتن در وصل هجران میکشم
نیست خون مرده لایق چنگل شهباز را
پای خوابآلود از خار مغیلان میکشم
از کنار عرصه میگویند بازی خوشتر است
خویش را در رخنه دیوار نسیان میکشم
چون صدف در پرده غیب است دایم رزق من
در کنار بحر ناز ابر نیسان میکشم
میکنم از زخم تیغش شکوه پیش بیدلان
پنجه خونین به روی آب حیوان میکشم
نیست مور قانع من در پی تنپروری
منت پای ملخ بهر سلیمان میکشم
نیست از بیدست و پایی گر نمیآیم به خود
بهر برگشتن به کوی یار میدان میکشم
عاقلان دیوار زندان رخنه میسازند و من
نقش یوسف بر در و دیوار زندان میکشم
میشود بر دیده خونبار من عالم سیاه
از دل صد پاره تا آهی به سامان میکشم
نیست صائب بهر دنیا آه دردآلود من
بر سواد آفرینش خط بطلان میکشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تصویرسازی حالات درونی و افکار خود میپردازد. او از خاک صحرای جنون و اشکهایش سخن میگوید و نشان میدهد که عشق و وصال برایش دشواریهایی به همراه دارد. در غم دوری محبوب، از زخمها و دردهایش شکوه میکند و همچنان به دنبال زیبایی و حقیقت است. شاعر به تلاش برای برقراری ارتباط با خویشتن و عشق میپردازد و به حیات خود در میان مصیبتها و چالشها اشاره میکند. در نهایت، او به عدم توجه به دنیای مادی و سرنوشتش میاندیشد و در جستجوی آرامش در دنیای درونی خود است.
هوش مصنوعی: در دل این بیابان بینهایت و سرشار از جنون، اشکهای روانم را بر روی خاک میکشم و زیبایی و لطافت سرو را از طوفان این دشت استخراج میکنم.
هوش مصنوعی: دور شدن از زیبایی به خاطر چشمان پاک اجباری ندارد؛ من از حجاب وجود خودم در جدایی رنج میبرم.
هوش مصنوعی: خون مرده شایستهی توجه و حرکت پرندهای مانند شاهباز نیست. من پای خوابآلودم را از روی خارهای مغیلان برمیدارم و میکشم.
هوش مصنوعی: از کنار میدان زندگی میگویند بازی کردن لذت بخشتر است، اما من خودم را در لابهلای دیوار فراموشی پنهان میکنم.
هوش مصنوعی: همانطور که صدف همیشه در عمق دریا محفوظ است، روزی من نیز به گونهای پنهان و دور از چشم در کنار دریا در دل ابرهای بهاری آماده میشود.
هوش مصنوعی: من از زخم تیغ زنندهاش نزد خردمندان شکایت میکنم و با دستهای خونینم، بر روی آب نشانههایی از درد و رنج خود برجا میگذارم.
هوش مصنوعی: من مانند موری که راضی به تنپروری نیستم و برای سلیمان، با تمام تلاش و کوشش، پای ملخ را میکشم.
هوش مصنوعی: اگر من به سمت محبوبم برنگردم، از بیپناهی و ناتوانی نیستم، بلکه با آگاهی و اراده خودم این مسیر را انتخاب کردهام.
هوش مصنوعی: افراد عاقل و هوشمند در زندان راهی برای فرار مییابند، اما من به جای تلاش برای فرار، تصویر زیبای یوسف را بر دیوارهای زندان نقاشی میکنم.
هوش مصنوعی: میتوانم به چشمهای پر از اشک خود نگاه کنم و ببینم که دنیای تاریکی از دل شکستهام به وجود آمده و تا زمانی که بتوانم، درد و اندوه خود را به آهی تبدیل میکنم که به سمت آرامش برود.
هوش مصنوعی: صائب در اینجا میگوید که برای دنیا و مظاهر آن، از دل دردناک و اشکهایش میگذرد و با نگاهی انتقادی به آفرینش، آن را بیارزش میداند. او احساس میکند که در برابر این دنیا و مشکلاتش، دیگر هیچ امیدی ندارد و انگار تمام تلاشها و زحمتهایش بیثمر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرور ازین میهمان پُرتَعَب یعنی که تب
چند روزی شد که تصدیع فراوان میکشم
آنچه از دست من آمد ز اشک سرخ و روی زرد
پیش او هر لحظه نعمتهای الوان میکشم
تا نسوزد در دل من یادگار دوست را
[...]
شکل گردابی به گرد خود ز مژگان میکشم
کم مباد اشکم، چرا منت ز طوفان میکشم؟
غنچه میچینم ز شاخ و بس که میآید بدش
از دل مرغ چمن گویی که پیکان میکشم
روز و شب سر در گریبانم ز غم، حق با من است
[...]
قطرهٔ خونابهای تا سوی مژگان میکشم
از دل مجروح، پنداری که پیکان میکشم
دامن صحرا ز موج گریهام شد لالهزار
رنگ میریزم به هرسو، طرح طوفان میکشم
همچو مرغ بیضه شد بر من قفس پیراهنم
[...]
تیغ آهی بر صف اندوه امکان میکشم
خامهٔ یأسم خطی بر لوح سامان میکشم
نیست شمع من تماشا خلوت این انجمن
از ضعیفیها نگاهی تا به مژگان میکشم
ابجد اظهار هستی یک سحر رسوایی است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.