رنگ می بازد زنام بوسه یاقوت لبش
ازاشارت آب می گردد هلال غبغبش
ازگریبان حیات جاودان سر برزند
چون قبا هرکس که درآغوش گیرد یک شبش
عاشقان بیدهن را زهره گفتار نیست
ورنه جای بوسه پرخالی است درکنج لبش !
از نیستان داشت شیران جهان رادرقفس
بود درعهدی که ازنی همچو طفلان مرکبش
کوچه و بازار را پرشور می بینم دگر
تاکدامین سنگدل آزاد کرد ازمکتبش
بوسه های تشنه لب، پر در پرهم بافته است
چون کبوترهای چاهی، گرد چاه غبغبش
هر که را درهم فشارد درد بی زنهار عشق
گوش گیرد آسمان سنگدل ازیاربش
در گذر صائب ز مطلبها که در دیوان عشق
هرکه بی مطلب نگردد برنیاید مطلبش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت عشق و بوسه میپردازد. شاعر با بیان تصاویری زیبا از لبها و غبغب معشوق، به شوق و شور عاشقانه اشاره میکند. او عشاق را به مانند شیرانی در قفس توصیف میکند که از عشق و بوسه محروم هستند. همچنین شاعر به پر شور بودن فضای کوچه و بازار و تأثیر عشق بر زندگی روزمره اشاره میکند و در نهایت به این نکته اشاره دارد که بدون فهم و درک عمیق از عشق، هیچ مطلبی به دست نخواهد آمد. عشق و بوسهها در این شعر نماد زیبایی و عمق احساسات انسانیاند.
هوش مصنوعی: رنگ از بوسههای یاقوتی لبش میپرد و به محض اشارهاش، آب به شکل هلالی غبغبش در میآید.
هوش مصنوعی: هر کسی که یک شب به آغوش زندگی و حیات جاودان درآید، مانند قبا و پوشش، نوعی شکوه و زیبایی را از دل زندگی بیرون میآورد.
هوش مصنوعی: عاشقان بیخبر از واقعیت نمیتوانند به راحتی صحبت کنند، وگرنه در لبهی لب او که جای بوسه است، فضای خالی و بیکران وجود دارد.
هوش مصنوعی: در بهار آن ریاض، شیران بزرگ در قفس بودند و در زمانی که همچون کودکان از نی ناله میزدند.
هوش مصنوعی: من کوچه و بازار را پر از شوق و هیجان میبینم؛ دیگر چه کسی دل سنگین و بیرحم را از مکتب خود رها کرد؟
هوش مصنوعی: بوسههای گرسنه و تشنه لب، به هم تنیده و پیچیدهاند مانند کبوترهایی که دور چاه میچرخند و گرد چاه قرار دارند.
هوش مصنوعی: هر کسی که دچار درد و رنج عشق شود، حتی اگر دنیا به او پشت کند، تمایل دارد تا آسمان، به او گوش فرا دهد و از آن حمایت کند.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی و عشق، هر کسی که بدون هدف و درک درست وارد نشود، نمیتواند به خواستهها و اندیشههایش دست یابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بامدادان شاه خود را دیدهام بر مرکبش
مشک پاشان از دور زلف و بوسه باران از لبش
صد هزاران جسم و جان افشان و حیران از قفاش
از برای بوسه چیدن گرد سایهٔ مرکبش
خنجری در دست و «من یرغب» کنان عیاروار
[...]
نی نواز امرد که باشد آه و افغان مشربش
می شود در ناله نی را نارسانده بر لبش
چون به خاک افتاد از زین جسم پر تاب و تبش
در خیام آمد ز میدان مرکب بیصاحبش
الظلیمه الظلیمه صیحه زن ورد لبش
از حرم اهل حرم یک سر بدور مرکبش
هرکه را باشد چو من گر شوخ سیمینغبغبش
در جهان نبود به غیر از شادکامی مشربش!
عاقبت هرکس که دل بستست اندر زلف او
حل شود از عقدههای این معما مطلبش
میرسد آخر به وصل دولت لیلیوَشان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.