داغ است برگ عیش گلستان روزگار
دود دل است سنبل و ریحان روزگار
چون شمع تا تمام نسوزی نمی دهند
خط امان ترا ز شبستان روزگار
نتوان گرفت دامن موج سراب را
زنهار دل مبند به سامان روزگار
در نوشخند برق خطرهاست ،زینهار
بازی مخور ز چهره خندان روزگار
در چشم من ز خانه گورست تنگتر
گر دلگشاست پیش تو ایوان روزگار
رغبت به آب و نان بخیلان نمی شود
دل خوردن است قسمت مهمان روزگار
دندان به دل فشار کز این راه کرده اند
جانهای پاک،رخنه به زندان روزگار
داده است همچو دیده قربانیان نجات
حیرت مرا ز خواب پریشان روزگار
تا برده ایم سربه گریبان، ربوده ایم
گوی سعادت از خم چوگان روزگار
گردید توتیای قلم استخوان ما
صائب ز بار منت احسان روزگار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به واقعیتهای تلخ و دشواریهای زندگی اشاره میکند. او با تصاویری از زیبایی و شادی مانند گلستان و سنبل، در عین حال به داغ و غمهایی که در پس این زیباییها نهفته است اشاره مینماید.
شاعر میگوید که باید مراقب خطرات زندگی بود و نمیتوان به راحتی به خوشیها اعتماد کرد. او همچنین به عجز و ناتوانی انسان در کنترل سرنوشتش اشاره میکند و میگوید که مشکلات و دردها بخشی از زندگی هستند. در نهایت، شاعر به این نکته تاکید میکند که خرسندی و خوشبختی در زندگی معمولاً به قیمت رنج و زحمت به دست میآید و انسان باید با آگاهی از این واقعیتها زندگی کند.
هوش مصنوعی: زندگی شاداب و پر رونق، مانند گلستانی است که با وجود لذتهایش، همچنان غم و درد در دل انسان وجود دارد. در واقع، زیباییهای زندگی مانند سنبل و ریحان هستند، اما در پس آنها، غم و نگرانی نیز حس میشود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به طور کامل نسوزی و از بین نروی، کسی به تو اجازهی رهایی از مشکلات و چالشهای زندگی را نخواهد داد.
هوش مصنوعی: موج سراب را نمیتوان چنگ زد، پس دل خود را به ثبات دنیای فانی گره نزن.
هوش مصنوعی: در لبخند زیبای زندگی ممکن است خطراتی نهفته باشد، پس مراقب باش که فریب ظاهر خوشحال روزگار را نخورید.
هوش مصنوعی: در چشمان من خانه قبر به تنگی است، اما اگر دلگشایی و خوشی در پیش تو باشد، روزگار مانند ایوانی بزرگ و سرشار از زندگی به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: دل به خواستههای کسانی که در بخشش زیادهخواه هستند، نمیدهد؛ زیرا لذت واقعی در خوردن و بهرهمندی از نعمتهای زندگی، مهمان روزگار است.
هوش مصنوعی: به سختی و با فشار بر دل خود، کسانی که به ناملایمات روزگار تن نمیدهند و جانهای پاکی دارند، به دنبال راهی برای فرار از زندان زندگی و رنجهای آن هستند.
هوش مصنوعی: چشمان قربانیان نجات، شگفتی مرا از خواب آشفته روزگار زیر و رو کرده است.
هوش مصنوعی: ما در حالی که سرمان را به درون یقهامان فرو بردهایم، موفق شدهایم خوشبختی را از نوسانات و چالهای زندگی به دست آوریم.
هوش مصنوعی: در اثر مشکلات و سختیهای زندگی، ما شبیه توتیای قلم شدهایم؛ یعنی گرفتار و تحت فشار. صائب، به خاطر احسانها و لطفهای روزگار، خود را به نوعی وابسته به آن شرایط میداند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای در مصاف رستم دستان روزگار
با باس تو هدر شده دستان روزگار
مقهور دستبرد تو اجرام آسمان
مجبور پای بند تو ارکان روزگار
پیش براق و هم تو هنگام کر و فر
[...]
ای در هنر مقدم اعیان روزگار
در نظم و نثر اخطل وحسان روزگار
آسان بر نفاذ تو دشوار اختران
پیدا بر ضمیر تو پنهان روزگار
نامانده چو تو اختر در برج شاعری
[...]
ای همچ جان خلاصه ارکان روزگار
سر دفتر و سر آمد دوران روزگار
زین عمر سست پای چو پیمان روزگار
وین حادثات سخت چو زندان روزگار
اندیشه میکنم، نه همانا توان ربود
گوی مراد در خم چوگان روزگار
یک رنگی از نهاد زمانه طمع مدار
[...]
ای باد صبحدم گذری کن ز راه لطف
بر خاک آستانه سحبان روزگار
آن افصح زمانه که نفس نفیس اوست
سر دفتر اماثل و اعیان روزگار
حاجی شاعر آنکه بصد قرن گوهری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.