زهی از غیرت رویت گریبان چاک گلشنها
ز خوی آتشینت تازه دایم داغ گلخنها
نظر بر آفتاب و ماه نگشایند اهل دل
درین کشور نیندازد سیاهی داغ روزنها
ننازم چون به بخت خود، که در عهد جنون من
دل سنگین به جای سنگ میبارد ز دامنها
سر آمد سالها از دور مجنون و همان خیزد
ز چشم آهوان چون حلقه زنجیر شیونها
ز جوش خون چنان شد چاک زخم سینهپردازم
که بیرون رفت از کف رشته تدبیر سوزنها
ز شوق محمل لیلی ز هرجا گرد میخیزد
غزالان میکشند از دور بیتابانه گردنها
به محتاجان مدارا کن که جز نقش پی موران
نباشد هیچ زنجیری برای حفظ خرمنها
در استحکام منزل سعی دارد خواجه، زین غافل
که هر سنگی نهان در آستین دارد فلاخنها
ز خورشید قیامت ساغری لب خشکتر دارم
در آن وادی که از ریگ روان گیرند روغنها
مگر رطب اللسان شد خامه صائب درین گلشن؟
که گردیدند با چندین زبان خاموش سوسنها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق و طبیعت است. شاعر از غیرت و زیبایی معشوق سخن میگوید و به عشق و درد ناشی از آن اشاره میکند. او به شباهت بین عشق و دیوانگی اشاره کرده و از افسوسهایی که به خاطر فقدان معشوق دارد، میگوید. همچنین، شاعر به توجه به نیازهای دیگران و تلاش برای حفظ زیباییهای زندگی نیز اشاره میکند. در نهایت، او خواهان آن است که سخناش به دلها نفوذ کند و در این زمینه از قیاسهای طبیعی مانند گلها و خورشید استفاده میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت خاصی اشاره دارد که ناشی از غیرت و جذبه چهره محبوب است. به گونهای که عشق و شور و شوق او مانند آتش، مراقبت و نگهداری از زیبایی گلها و باغها را ممکن میسازد. در واقع، آتشین بودن او باعث میشود که همیشه شگفتی و زیبایی در گلخانهها برقرار باشد و نداشتههای دیگران را به یاد بیاورد.
هوش مصنوعی: اهل دل در این سرزمین، به آفتاب و ماه نگاه نمیکنند، چون نمیخواهند سایههای تیره را به روزنهها بیفکنند.
هوش مصنوعی: من به سرنوشت خود افتخار میکنم، زیرا در زمان جنون من، دلهای سنگین به جای سنگ، از دامنها باریده میشود.
هوش مصنوعی: سالها گذشت و عشق دیوانه همچنان در دلها زنده است، مانند حلقه زنجیری که صدای گریهها را میافزاید.
هوش مصنوعی: به خاطر جوش و خروش خون، چنان حالتی به من دست داد که زخم سینهام را نمیتوانستم کنترل کنم و به حدی به هم ریختم که رشتههای تدبیر و کنترل از دستم خارج شد.
هوش مصنوعی: به خاطر شوق و عشق لیلی، محمل و دستهای از اسبها از هر جهتی به حرکت درآمدهاند و غزالان با بیقراری و شتاب، گردنهای خود را از دور به سمت آنها میچرخانند.
هوش مصنوعی: با محتاجان با نرمش و مراعات رفتار کن، زیرا هیچ زنجیری برای نگهداری از محصولات و داراییها وجود ندارد جز حداقل و ظاهری که در زندگی میبینی.
هوش مصنوعی: خواجه تمام تلاشش را برای محکم کردن خانهاش به کار میاندازد، ولی از این موضوع غافل است که هر سنگی ممکن است در آستینش (یعنی در دسترسش) باشد و او را تحت خطر بیندازد.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، در دنیای پرآشوب و خشک، تنها یک جام دارم که از نور و روشنی خورشید قیامت پر شده است. در این سرزمین که از شن و ریگ خشک است، میتوانند روغنها را استخراج کنند.
هوش مصنوعی: آیا زبان گویای صائب نخواهد شد در این باغ؟ که چرا سوسنها با وجود زیباییشان، در سکوتی عمیق فرو رفتهاند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اگر مردی مرو در پرده ناموس چون زنها
که دود عود از خامی گریزد زیر دامنها
ز اقبال جنون آوردهام بیرون ز صحرایی
سر خاری که خون آرد برون از چشم سوزنها
تو با این روی آتشناک، مپسند آفتاب من
[...]
ز شوق گفتگویش، نیست هوشی در شنیدنها
ز جوش مدعا، چیزی که پیدا نیست، گفتنها
بهر سو ناوک او رو گذارد، میدود از پی
نگاه حسرتم، چون رشته، از دنبال سوزنها
خیال قد رعنای تو، گویا جا در او دارد
[...]
اَلا یٰا اَیُّها الْوَرقیٰ ثَریٰ تَثوِی اطْلَعِن عَنْها
که اندر عالم قدسی، ترا باشد نشیمن ها
قَدِ اسْتَوْکَرْتَ فی مَهوَی الغَواسِق عَن وَریٰ صَفْحٰا
خوشا وقتی که بودت با همآوازان پریدن ها
برون آی از حجاب تن، بپر بر ساحت گلشن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.