گر بی طلب رسد رزق ما را عجب نباشد
مهمان نخوانده آیدهرجاطلب نباشد
قصد گزند داری ماری که راست گردد
گرچرخ شد مساعد جای طرب نباشد
در پرده غیرت ما دندان به دل فشارد
زخم ندامت ما بیرون لب نباشد
بی ابری نیست ممکن گردد لب صدف تر
دریا سراب باشدهرجاسبب نباشد
داغی که درسیاهی است ایمن زچشم زخم است
روز سیاه ما را پروای شب نباشد
دامان رهنوردان پیوسته بر میان است
جان رمیده ماجز زیر لب نباشد
تا بی طلب نباشدمهمان نمی پذیرند
در کیش بی نیازان حرف طلب نباشد
از راه دور منزل گردد بهشت رهرو
بی لذت است روزی هرجاتعب نباشد
در دامن شب آویزچون بسته گشت کارت
کاین جادرازدستی ترک ادب نباشد
از استخوان بی مغزپوچ است حرف گفتن
حرف از نسب مگوییدهرجاحسب نباشد
دامان پاک صائب صبح امیدواری است
گریارمهربان شد با ما عجب نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان مفاهیم مهمی دربارهی زندگی و انسانیت میپردازد. شاعر به عدم وابستگی به طلب و جستجوی مادیات اشاره میکند و میگوید که روزی بدون تلاش و جستوجو ممکن است به انسان برسد. همچنین به نقش رفتارها و کارکردهای انسانی میپردازد و تأکید میکند که در زندگی باید به اصول معنوی و اخلاقی پایبند بود. در مجموع، شعر بر اهمیت نیت و کیفیت زندگی تأکید دارد و به ما یادآوری میکند که نباید فقط به ظواهر مادی توجه کنیم.
هوش مصنوعی: اگر روزی ما بیهیچ درخواست و تلاشی به دست آید، چیزی عجیب نیست. چرا که مهمان نخواسته در هر جایی که دعوت نباشد، میتواند بیاید.
هوش مصنوعی: اگر قصد آزار و صدمه زدن به کسی را داری، باید بدان که اگر شرایط به نفع تو باشد، جایی برای خوشحالی و شادابی وجود نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: در دل ما به خاطر غیرت و حسادت، دندان میفشاریم و از اثر زخم پشیمانیمان، صحبت نمیکنیم و چیزی بر زبان نمیآوریم.
هوش مصنوعی: بدون وجود ابر، امکان ندارد که دریا به لب صدفی تر تبدیل شود. اگر هم که چیز خاصی باشد، نتیجهای نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: درد و رنجی که در دل شب پنهان است، از نظر چشم بد در امان است. در روزی که تیره و تار است، دیگر نگران شب نخواهیم بود.
هوش مصنوعی: دامان رهروان همیشه در میان است، اما جان گریزای ما فقط زیر لب وجود دارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که بدون درخواست و خواسته نباشم، کسی مرا نمیپذیرد. در راه بینیازان، سخن از درخواست و طلب مطرح نیست.
هوش مصنوعی: اگر کسی از دور به بهشت برسد، بدون تجربه لذت، مانند آن است که روزی در جایی نگذرانده باشد.
هوش مصنوعی: زمانی که کار تو به پایان میرسد و شب فرا میرسد، به یاد داشته باش که در این مکان، بیادبی و نداشتن ادب جایی ندارد.
هوش مصنوعی: حرف زدن دربارهٔ نسب و اعتبار افراد بدون داشتن محتوای واقعی یا ارزش معنایی، بیفایده و پوچ است. هر جا که نسب و نسبنامه واقعی وجود نداشته باشد، صحبت از اصل و نسب مفهومی ندارد.
هوش مصنوعی: پیشرفت و امید در زندگی مانند سپیدی صبح است و دامن پاک صائب نماد این امیدواری است. همچنین، رابطه مهربان ما با یکدیگر باعث شگفتی نیست و طبیعی به نظر میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در هر هوا که جز برق اندر طلب نباشد
گر خرمنی بسوزد چندان عجب نباشد
مرغی که با غم دل شد الفتیش حاصل
بر شاخسار عمرش برگ طرب نباشد
در کارخانهٔ عشق ازکفر ناگزیر است
[...]
سر مست آرزو را، رسم ادب نباشد
گر سر نهم به پایت، باری عجب نباشد
چون شانه روبهرویش دیدم، ولی ندیدم
یک تار مو که بر وی، دست طلب نباشد
نتوان چو گریه کردن، روز از حجاب مردم
[...]
گر تشنه بر سر خم میرم عجب نباشد
رحمی نمی نمایند تا جان به لب نباشد
با صد امید خواندند کز انتظار سوزند
چون در نمی گشایند کاش این طلب نباشد
صهبای راز دادند سرمست شوق کردند
[...]
صد غم دمی بزاید، کانرا سبب نباشد
ز ابنای آفرینش، غم را سبب نباشد
خوش عالمی که در وی، کس کام دوست نبود
در کام دوست نبود، پیک طلب نباشد
از عادت ظریفان، زنهار پر حذر باش
[...]
زآن مبتلای هجرت عشرت طلب نباشد
کز پی شب غمت را روز طرب نباشد
سرگرم آتش عشق در هیچ شب نباشد
گو تا بروز چون شمع در تاب و تب نباشد
غیر از دیار عشق و جز کوی مهوشان نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.