گنجور

 
صائب تبریزی

خشت از سرخم پنبه ز مینا بربایید

برچهره خود روزن جنت بگشایید

در پرده نشستن به زنان است سزاوار

مردانه ازین پرده نیلی بدر آیید

از سایه ببرید اگر مهر پرستید

از خودبگریزید اگر مرد خدایید

این راه نه راهی است که با بار توان رفت

رندانه ازین خرقه سالوس برآیید

گل پیرهنانید بگردید در آفاق

یوسف صفتانید ازین چاه برآیید

ز آماجگه خاک کمانخانه گردون

یک منزل تیرست چو از خود بدرآیید

پهلو اگر از پرتو خورشید ندزدید

چون ماه در این دایره انگشت نمایید

سر بر خط چوگان حوادث بگذارید

تا در خم این دایره بی سروپایید

جز حرف الف نقش دو عالم همه هیچ است

ای آینه های دل اگر راست نمایید

در پرده دیدست نهان گوهر مقصود

یک بار به گرد نظر خویش برآیید

تا چند توان لاف زد از عقده گشایی

هان عقده دل حاضر اگر عقده گشایید

تا نقد روان در قدم خصم نریزید

حیف است که خود را به سخاوت بستایید

در ابر سفید ولب خاموش خطرهاست

با شیشه وپیمانه دلیری منمایید

تا صائب ما بر سر گفتار بیاید

ای اهل سخن بر سر انصاف بیایید

این آن غزل مرشد روم است که گفته است

ای قوم به حج رفته کجاییدکجایید

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
ناصرخسرو

ای هفت مدبر که بر این پرده سرائید

تا چند چو رفتید دگر باره برآئید؟

خوب است به دیدار شما عالم ازیرا

حوران نکو طلعت پیروزه قبائید

سوی حکما قدر شما سخت بزرگ است

[...]

مولانا

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید

معشوق همین جاست بیایید بیایید

معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار

در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
خواجوی کرمانی

ای پرده سرایان که درین پرده سرائید

از پرده برون شد دلم آخر بسر آئید

یکدم بنشینید که آشوب جهانید

یکره بسرائید چو مرغ دو سرائید

شکر ز لب لعل شکر بار ببارید

[...]

حسین خوارزمی

عشاق وفاپیشه اگر محرم مائید

از خود بدر آئید و در این بزم درآئید

در بزم احد غیر یکی راه ندارد

با کثرت موهوم در این بزم میائید

تا نقش رخ دوست در آیینه به بینید

[...]

میرزا حبیب خراسانی

تا چند از این خاک بمیرید و بزائید

گامی بگذارید و بر افلاک بر آئید

بکبار بمیرید و دوم بار نمیرید

یکبار بزائید و دوم بار مزائید

یکروز مباشید و همه روز بباشید

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه