جانی که سر از روزن فتراک برآورد
از گرد گریبان بقا سر بدر آورد
امید که دولت ز درش بیخبر آید
هر کس به من از آمدن او خبر آورد
دیگر نکند خیر به محراب عبادت
در پای خم آن کس که شبی را بسر آورد
تدبیر به خون تیز کند تیغ قضا را
این ابر بلا را به سر من سپرآورد
از خال به راز دهن یار رسیدم
این مور مرا بر سر تنگ شکر آورد
از تکمه پیراهن یوسف خبرم داد
هر غنچه که از جیب چمن سر بدر آورد
در سایه شمشاد و گل آرام ندارد
تا آب روان سرو ترا در نظر آورد
از باده لعلی به سرش تاج نهادند
هر کس به خرابات مغان دردسر آورد
خوش باش که در دامن صحرای قیامت
شد کشت کسی سبز که دامان ترآورد
شد تنگ شکر نه فلک از موج حلاوت
صائب ز نی کلک خود از بس شکر آورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و هوای عشق و زیباییهای آن پرداخته است. شاعر از لحظهای صحبت میکند که جانی به زندگی و عشق تازهای دست یافته و امید دارد که به او خبر رسیدن کسی که برایش مهم است برسد. او از دمیدن عشق به دلش و تأثیر آن بر زندگیاش میگوید و به مقایسههای زیبا و نمادین از طبیعت و زندگی اشاره میکند. در نهایت، شاعر با اشاره به شیرینی عشق و تجربههای این مسیر، خواستار شادابی و زندگی پر از زیبایی و لذت است.
هوش مصنوعی: روحی که از روزنه تاریکی به بیرون آمده، از میان غبار و تنگنای زندگی رهایی یافته است.
هوش مصنوعی: امید دارم که خوشبختی به طور ناگهانی و بدون خبر، به سراغم بیاید، هر کسی که از آمدنش به من خبر بدهد.
هوش مصنوعی: دیگر کسی در کنار محراب نماز خیر و خوبی نخواهد دید، زیرا آن شخص که شبی را به تنهایی گذرانده، دیگر نخواهد توانست به این مکان مقدس نزدیک شود.
هوش مصنوعی: تدبیر و فکر، قدرت قضا و سرنوشت را به زانو درمیآورد و به کمک آن، این باران بلا را به عنوان یک سپر بر سرم میپوشاند.
هوش مصنوعی: از زیبایی صورت یار به راز زبان او پی بردم و این قطرهای از شیرینزبانی او مرا به اوج لذت رساند.
هوش مصنوعی: هر غنچهای که از چمن بیرون میآید، به من این پیام را میدهد که پیراهن یوسف چه زیباست.
هوش مصنوعی: در زیر سایه درختان شمشاد و گلها آرامش نیست، تا وقتی که آب روان، قامت زیبای تو را در نظر آورد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به میخانهها و جمعهای خوشی قدم میگذارد، به نوعی مشکلات و دردسرهایی را به همراه میآورد، اما در عوض، زیبایی و جذابیت خاصی به فضا میبخشد.
هوش مصنوعی: خوش باش که در دشت قیامت، تنها کسی که میتواند برداشت خوبی داشته باشد، کسی است که با دلی پاک و نیت درست به اینجا آمده است.
هوش مصنوعی: زمانی که حلاوت و شیرینی زندگی به اوج خود میرسد، انگار آسمان هم از آن پر شده و از فرط خوشی نمیتواند تحمل کند. صائب، با قلمش همچون نی، شیرینیها را به تصویر میکشد و از این همه شیرینی که به دست میآورد، شگفتزده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از مخزن دل دیده هر آن دُر که بر آورد
چون مردمیی داشت روان در نظر آورد
المنّة لله که صبا گرچه دلم برد
بر بوی توام آمد و از جان خبر آورد
کس نیست که آرد ز توام شربت دردی
[...]
دی باد چو بوی تو ز بزم دگر آورد
چون مجمرم از کاسهٔ سر دود برآورد
از داغ جنون من مجنون خبری داشت
هر لاله که سر از سرخاکم به درآورد
شیرین قدری رخش وفا راند که فرهاد
[...]
اینها چه که از پرده هستیم برآورد
از بندگی خاطر خویشم بدر آورد
چون پسته زبان در دهنم زنگ برآورد
آخر گل خاموشی من این ثمر آورد
در پای خزان ریخت گل و لاله این باغ
رنگی که به رخساره به خون جگر آورد
در کام تو زهر از کجی توست وگرنه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.