شوریده تر از سیل بهارم چه توان کرد
در هیچ زمین نیست قرارم چه توان کرد
چون آبله در ظاهر اگر رنگ ندارم
در پرده غیب است بهارم چه توان کرد
شیرازه نگیرد به خود اوراق حواسم
برهم زده زلف نگارم چه توان کرد
چون گرد ز من نیست اگر پست وبلندم
خاک ره آن شاهسوارم چه توان کرد
برهم نزنم دیده ز خورشید قیامت
حیرت زده جلوه یارم چه توان کرد
در بیضه چه پرواز کند مرغ چمن گرد
زندانی این سبز حصارم چه توان کرد
کاری به مرادم نشد از نقش موافق
امروز که برگشت قمارم چه توان کرد
چون ماه درین دایره هر چند تمامم
از پهلوی خویش است مدارم چه توان کرد
از مشغله مهر ومحبت که فزون باد
صائب سرکونین ندارم چه توان کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شوریده تر از سیل بهارم چه توان کرد
در هیچ زمین نیست قرارم چه توان کرد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.