روزی که زخم کاهکشان را رفوکنند
بر روی چاک سینه ما در فروکنند
آنان که آستین به دو عالم فشانده اند
بالین ز دست کوته خود چون سبو کنند
دردی کشان ز آینه خشت دیده اند
رازی که در حقیقت آن گفتگو کنند
از دل غبار غم به گریستن نمی رود
این خانه را به سیل مگر رفت ورو کنند
دایم به عزتند کسانی که چون گهر
از چشمه سار آب رخ خود وضو کنند
گوهر فروز عقده تبخال می شود
آبی که قطره قطره به حلق سبو کنند
آتش سزای دیده بی شرم ما نداد
ما را مگر به نامه ما روبرو کنند
صائب گهر به چشم صدف مردمک شود
در بحر اگر گلیم مرا شستشو کنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زخمها و دردهای عمیق انسانی اشاره میکند که به رغم تلاش برای ترمیم و بهبود، همچنان در دل باقی ماندهاند. او از افرادی سخن میگوید که به راحتی در زندگی دیگران دخالت میکنند، اما خود از دستاوردهای شخصیشان بهرهای نمیبرند. این شعر بر این نکته تأکید میکند که غم و اندوه، به مانند سیل به دل انسانها مینشیند و به سختی میتوان آن را زدود. همچنین، شاعر به اهمیت آب و زیبایی در زندگی اشاره دارد و بر درد ناشی از چشمپوشی و بیشرمی تأکید میکند. در نهایت، تصاویر نمادین در شعر نشاندهنده سختیها و زیباییهای زندگی هستند.
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که زخمهای عمیق ما را درمان میکنند و بر روی سینهامان، درد و رنجهای گذشته را به فراموشی میسپارند.
هوش مصنوعی: آنهایی که در تلاشند همه چیز را در دو دنیا به حداکثر برسانند، وقتی که به خاطر دست کوتاه خود به نتیجه نمیرسند، مانند سبو میشوند که نمیتواند چیزی را در خود نگه دارد.
هوش مصنوعی: کساني که از آينه، درد و زخم خود را مشاهده کردهاند، رازی را میدانند که تنها در واقعیت میتوانند آن را بیان کنند.
هوش مصنوعی: از دل پر از غم کسی نمیتواند با گریه این خانه را پاک کند، تنها راه آن، از بین بردن یا جابهجا کردن آن خانه است.
هوش مصنوعی: افرادی که به طور مداوم در حال احترام و شرافت هستند، مانند گوهرهایی که از چشمههای آب زلال برای شستن چهرهی خود بهره میبرند، همیشه در جایگاه والا و ارجمندی قرار دارند.
هوش مصنوعی: با گذشت زمان و تجمع مداوم، مشکلات و تنشها به شکلی آشکار و واضح نمایان میشوند، همانطور که آب آرام آرام در ظرف جمع میشود و به شکل زیبا و درخشان درمیآید.
هوش مصنوعی: چشمهای پرسروصدای ما سزاوار آتش و عذاب است، اما تنها به خاطر نامهای که نوشتهایم، به ما توجه میکنند.
هوش مصنوعی: اگر دریا گلیم من را بشوید، سنگ قیمتی در چشم صدف به نظر میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا زنده ایم بر من و تو گفتگو کنند
از بعد ما حدیث من و تو نکو کنند
چون روزگار کش همه کس ذم همیکند
وانگه چو در گذشت همه یاد او کنند
وقتست ای حریف که می در سبو کنند
دردیکشان بمنزل مقصود رو کنند
ما جوی شیر و قصر زبرجد گذاشتیم
ساقی بگو که میکده را رفت و رو کنند
می ده که وضع میکده بی مصلحت نشد
[...]
آسودگان چو نشئه درد آرزو کنند
آیند و خاک کشتهٔ تیغ تو بو کنند
یک دم اگر ستم نکنی میرم از الم
بیچاره آن کسان که به لطف تو خو کنند
ای دل رسی چه بر در بیتالحرام وصل
[...]
زان خم که زاهدان به قدم آب جو کنند
شوریدگان صومعه می در سبو کنند
یابند جمله مهر سلیمان و جام جم
گر خاک راه میکده را رفت و رو کنند
در خشت و سنگ میکده دیدم معاینه
[...]
کاش آن کسان که منعم از آن تند خو کنند
صد دل نموده وام و نیم نگاهی به او کنند
این تشنگی به جام و قدح کم نمی شود
با ساقیان بگو که فکر سبو کنند
این است التماس که ما را پس از وفات
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.