به چشم کم مبین ای کج نظر دلهای پر خون را
که ناز خیمه لیلی است در سر، داغ مجنون را
به مژگان تر من قطره خون را تماشا کن
ندیدی گر به دوش کوهکن تمثال گلگون را
نظربندست عاشق رو به هر جانب که می آرد
غزالان را ببین چون در میان دارند مجنون را
تو گر هموار باشی، آسمان هموار می گردد
که از سیلاب در خاطر غباری نیست هامون را
خرام بیخودی دست طمع در آستین دارد
مده در مجلس می جلوه آن بالای موزون را
به غیر از دختر رز کیست در میخانه همت
که بخشد گوشه ای، از خاک بردارد فلاطون را
درین صحرای وحشت آشنارویی نمی بینم
مگر زنجیر بر زانو گذارد پای مجنون را
به مضمون گرچه از خط می رسند اهل نظر صائب
خط او پرده فهمیدگی گردید مضمون را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به تأمل در عشق و زیبایی پرداخته و به تمثیلهای عاشقانه و عاطفی اشاره دارد. در آن به کجسلیقگی و بیتوجهی به عمق عشق اشاره شده است. شاعر به غم و درد دلهای عاشقانه میپردازد و به زیبایی خاصی که در مهر و محبت نهفته است، توجه میکند. همچنین به تباهی و وحشت در دنیای عشق و ناکامی در رسیدن به مطلوب اشاره میکند و در نهایت به قدرت و تأثیر خط و هنر در بیان احساسات میپردازد.
هوش مصنوعی: به چشمانت کم توجهی کن ای کسی که دیدگاهت نادرست است؛ زیرا در دلهای سپید و پر از درد، عشق لیلی نهفته است و اثر عاطفی مجنون نیز در دلها وجود دارد.
هوش مصنوعی: با چشمان اشکآلود من، به تماشای قطره خون بپرداز. اگر تا به حال تصویر زیبای آن شخص را بر دوش کوهکن ندیدهای، حالا بدان که این تصویر چقدر دلنشین و زیباست.
هوش مصنوعی: عاشق در هر طرف که نگاه کند، غزالان را میبیند و در دل آنها مجنون را مییابد، که نشان دهنده شور و شیدایی عشق است.
هوش مصنوعی: اگر تو در زندگی آرام و بیتنش باشی، آسمان زندگیات هم آرام و صاف خواهد شد و هیچ غباری از مشکلات و ناخوشیها بر دل و ذهنت باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: حرکت با اعتماد به نفس و بدون فکر، آرزوی دستیابی به چیزهای نادرست را در ذهن دارد. در مجالس بادهگساری، زیبایی و توصیه به دوری از آن جذابیتهای فریبنده را فراموش نکن.
هوش مصنوعی: جز دختر عالم و زیبای میخانه، آیا کسی هست که به اوج محبت و همت دست یابد و از عالم خاک، کسی را چون فلاطون را از یاد ببرد؟
هوش مصنوعی: در این بیابان پر از تنهایی و ناامیدی، هیچ دوست و آشنایی را نمیبینم، جز اینکه مولای عاشق را با زنجیری در زانو بستهاند، اشاره به سختیها و رنجهایش دارد.
هوش مصنوعی: هرچند که اهل نظر و اندیشه میتوانند از طریق نوشتهها به معانی و مفاهیم پی ببرند، اما خط و سبک نوشتاری صائب به گونهای است که فهم و درک مضمون را آسانتر کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
کنون دانم که با مردم بدل میلست گردون را
که بر تخت شهی بنشاند شاهشناه فضلون را
یکی سر بود میران را یکی تاجست شاهان را
یکی مه بود ماهان را یکی مهر است گردون را
یکی از هفت گردونست عالی همتش برتر
[...]
چو خواهی برد روزی عاقبت این جان مفتون را
گه از گاهی به من بنمای باری صنع بیچون را
تو می کن هر چه خواهی، من نیارم دم زدن زیرا
که گر چه خون کند سلطان، نیارند از پی خون را
نخواهم داد دربان ترا بهر درون زحمت
[...]
شب غم دیو باد آهم از جا برد گردون را
فرو برد اژدهای سیل اشکم ربع مسکون را
نبردم زیر خاک از عجز با خود دعوی خون را
به دست زخم دندان دادم آن لبهای میگون را
ز چشم شوخ لیلی آهوان دارند فرمانی
که هر جا می رود، از چشم نگذارند مجنون را
رمیدن جست ازخاطر غزالان را ز بی جایی
[...]
گرفتم در نظر، هر جا شدم، آن قد موزون را
خیابان کردم از یک سرو، بر خود کوه و هامون را
مربی گر نباشد آفتاب طلعت لیلی
که میسازد نگین حلقه اطفال مجنون را
تلاش خودشناسی، شیوه آزادگان باشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.