از پختگی است گر نشد آواز ما بلند
کی از سپند سوخته گردد صدا بلند
از هر دوکون همت والای ما گذشت
تا گرد این خدنگ شود از کجا بلند
معراج اعتبار به قدر فتادگی است
از سایه است رتبه بال هما بلند
تختش بود چو کشتی نوح ایمن از خطر
شد پایه شهی که ز دست دعا بلند
همواره می شود به نظر باز کردنی
قصری که چون حباب شود از هوا بلند
رحمی به خاکساری ما هیچ کس نکرد
تا همچو گردباد نشد گرد ما بلند
رعناترست یک سر وگردن ز آفتاب
هر سر که شد ز سجده آن خاک پابلند
سنگین نمی شود اینهمه خواب ستمگران
می شد گر از شکستن دلها صدابلند
درویش هم شکایت از ایام می کند
از خاک نرم اگر شود آواز پابلند
امیدها به عاقبت عمر داشتم
غافل که دست حرص شود از عصا بلند
از دود شد به دیده آتش جهان سیاه
اینش سزا که کرد سر ناسزا بلند
دلهای گرم سلسله جنبان گفتگوست
بی آتش از سپند نگردد صدا بلند
از جوهری نگین به نگین دان شود سوار
از آشنا شود سخن آشنا بلند
فریاد می کند سخنان بلندما
آوازه ما اگر نشود از حیا بلند
از بس رمیده است ز همصحبتان دلم
بیرون روم ز خود چو شد آواز پابلند
احسان بی سوال زبان بند خواهش است
از دست کوته است زبان گدا بلند
بلبل به زیر بال خموشی کشید سر
صائب به گلشنی که شد آواز ما بلند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم بلندی صدا و اعتبار میپردازد. شاعر بیان میکند که آواز او زمانی بلند و شنیدنی میشود که از ناملایمات و مشکلات زندگی عبور کرده باشد. اشاره به این که تلاش و همت در زندگی موجب ارتقاء فردی است و بلندی صدا شایستگی و مقام فرد را نشان میدهد. در ادامه، شاعر به نادیده گرفتن مسائل و بیتوجهی دیگران نسبت به رنج و مشکلات اشاره میکند. همچنین او از درد دل و تنهایی خود صحبت میکند و به خیانت به آرزوها و امیدها اشاره مینماید. در نهایت، با اندکی امید و اشاره به عشق و دوستی، بیان میکند که صدا و آواز او در جایی که عشق و دوستی وجود دارد، بلندی و تأثير بیشتری خواهد داشت.
هوش مصنوعی: اگر صدای ما بلند نشد، به این دلیل است که ما هنوز به پختگی لازم نرسیدهایم؛ همانطور که صدای آتش خاموش شده هرگز بلند نمیشود.
هوش مصنوعی: ما با همت بلند خود از هر دو جهان گذشتهایم تا این کار به جایگاه بلندی برسد و معلوم شود از کجا شروع شده است.
هوش مصنوعی: در این شعر، به اهمیت و ارزش مقام انسانی اشاره شده است. اگرچه ظاهراً به نظر میرسد که برخی در حالت ضعف یا افت قرار دارند، اما همان حالت میتواند نشاندهنده اعتبار و بالاترین جایگاه انسانی باشد. مانند پرندگانی که با وجود اینکه در سایه قرار دارند، ارتفاع و بلندی خود را حفظ میکنند.
هوش مصنوعی: تخت شاه مانند کشتی نوح است که از خطرها در امان است و پایه و اساس آن به خاطر دعاهای بلند و خیرخواهانه برپاست.
هوش مصنوعی: هر لحظه میتوان قصر زیبایی را دید که مانند حبابی از هوا بالا میرود و در واقعیت وجود ندارد.
هوش مصنوعی: هیچکس به ما که در راه خاکساری و تواضع هستیم، رحم نکرد تا اینکه مانند گردبادی، ما به ارتفاعی بلند دست یافتیم.
هوش مصنوعی: زیباترین و برجستهترین فرد، کسی است که از آفتاب هم برتر بوده و هرکس که به او احترام بگذارد و نسبت به او خضوع کند، آن فرد بر زمین استوار و با عزتی خواهد بود.
هوش مصنوعی: خیلی طول نمیکشد که خواب و خیال ستمگران را سنگین کند، اگر دلهای شکستهای که در اثر ظلمشان به وجود آمده صدایی بلند بزنند.
هوش مصنوعی: یک درویش نیز از روزگار شکایت میکند، حتی اگر در زمین نرم باشد، صدای او بلند میشود.
هوش مصنوعی: من به آینده و سرانجام عمرم امیدوار بودم، غافل از اینکه طمع میتواند بر همه چیز چیره شود و اختیارم را از دستم بگیرد.
هوش مصنوعی: آتش و دود باعث شده که دنیا در تاریکی فرو برود و این وضعیت برای کسی که به دیگران بیاحترامی کرده، سزاوار است.
هوش مصنوعی: دلهای مهربان و پرشور، مسبب و محور گفتوگوها هستند و بدون حرارت و عشق، صدای گفتگو و ارتباط برقرار نمیشود.
هوش مصنوعی: از جواهرات ارزشمند نگین، کسی که به آنها دسترسی داشته باشد، میتواند به مقام و مرتبه بالایی دست یابد. همچنین، شخصی که با دوستان و آشنایان خود ارتباط خوبی برقرار کند، میتواند گفتوگوها و ارتباطات عمیقتری داشته باشد.
هوش مصنوعی: سخنانی بلند و گویا شنیده میشود که اگر صدای ما به گوش کسی نرسد، از شرم و حیا انکار نمیکنیم.
هوش مصنوعی: دلم به خاطر دوری از دوستانم از خودم جدا میشود و به جستجوی دیگران میرود، همانطور که صدای بلند مرا به بیرون میکشاند.
هوش مصنوعی: احسانی که بدون درخواست انجام میشود، مانند گفتن نیازی درخواستی است که از طرف کسی که توانایی کمک ندارد، نادیده گرفته میشود. در واقع، درخواست کمک از کسی که در توانش نیست، به نوعی غفلت است و احسان واقعی باید خودجوش و بدون سؤال باشد.
هوش مصنوعی: بلبل به آرامی زیر بال سکوت خود سرش را خم کرده و در باغی که آواز ما به گوش میرسد، حضور دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا قامتش به سیر چمن شد ز جا بلند
از برگ نخل را شده دست دعا بلند
ای چرخ کامرانی جاوید از آن تست
از بس فتاده ایم نشد آه ما بلند
یابد اگر زپاس نفس رتبه ای دلت
[...]
گردی دگر نشد ز من نارسا بلند
هویی مگر چو نبض کنم بیصدا بلند
بنیاد عجز و دعوی عزّت جنونکیست
مو، سربلند نیست شود تا کجا بلند
کمهمّتی به ساز فراغم وفا نکرد
[...]
کوری نگر که روز به خون خدا بلند
دستی که بود شب به خدا در دعا بلند
تا کی کنی عمارت و صحن و سرابلند
دیوار باغ و باغچه دلگشا بلند
خواهی شدن به دار فنا تا کجا بلند
گردد ز گنبد هرمان این صدا بلند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.