این غافلان که دست به پیمانه میبرند
از چشم شیر شمع به کاشانه میبرند
جان چون کمال یافت نمانند در بدن
انگور چون رسید به میخانه میبرند
چندین هزار ملک سلیمان به باد رفت
موران همان به خانه خود دانه میبرند
گردون ستم به خانه خرابان فزون کند
جای خراج گنج ز ویرانه میبرند
نتوان شمرد دشمن خونخوار را ضعیف
مردان به مور حمله شیرانه میبرند
میزان عدل میل به یک سو نمیکند
عشاق فیض کعبه ز بتخانه میبرند
صائب جماعتی که به صورت مقیدند
لذت کجا ز معنی بیگانه میبرند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان افکار و احساسات شاعر درباره زندگی و انسانها میپردازد. او به غافلان اشاره میکند که با نادانی به دنبال لذتهای دنیوی هستند و از حقیقت دورند. وقتی جان انسان به کمال میرسد، دیگر در بدن نمیماند، همانطور که وقتی انگور به بلوغ میرسد، به میخانه میرود. شاعر به ناپایداری دنیا اشاره دارد و به ظلم و بیعدالتیها در جامعه میپردازد. او بیان میکند که عاشقان حقیقی در جستجوی کمال و حقیقت هستند و از معنای عمیق عشق دور نیستند. در نهایت، او انتقاد میکند از کسانی که فقط به ظواهر دینی پایبندند و از لذتهای واقعی دورند.
هوش مصنوعی: این افرادی که به نوشیدن مشروبات الکلی مشغولند، در واقع چشم خود را از حقیقت و واقعیتهای زندگی دور کرده و در دنیای زودگذر و فریبنده خوشگذرانی غرق شدهاند.
هوش مصنوعی: زمانی که روح به کمال و کمالیت میرسد، دیگر در بدن باقی نمیماند؛ مانند این که وقتی انگور به مرحله رسیدن میرسد، آن را به میخانه میبرند.
هوش مصنوعی: بسیاری از نعمتها و ثروتها که متعلق به سلیمان بود از بین رفت، اما مورچهها همچنان در حال جمعآوری دانههای خود به خانهشان هستند.
هوش مصنوعی: آسمان ظالم بر ویرانهنشینان سختی و فشار بیشتری وارد میکند و به جای اینکه از آنها مالیات بگیرد، خود ثروت و گنجینههایشان را از ویرانیها میرباید.
هوش مصنوعی: نمیتوان تعداد دشمنان بیرحم را شمرد، زیرا مردان ضعیف را به راحتی مانند مور به جنگ میفرستند.
هوش مصنوعی: عدالت همیشه یکسان و ثابت است و احساسات عاشقانه نمیتوانند آن را تغییر دهند؛ چون عاشقان از جاهای مختلف، حتی از مکانهایی که نمیتوان تصور کرد، بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: افراد گروهی که به آداب و رفتارهای مشخصی پایبندند، چگونه میتوانند از معانی عمیق و غیرمعمول لذت ببرند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
قومی که ره به منزل خوبان همیبرند
اقبال مایهایست که ایشان همیبرند
جان میبرند تحفه به نزدیک یار خویش
خرما به بصره، زیره به کرمان همیبرند
جان را در آن دیار چه قیمت بود ولی
[...]
قومی که جان بحضرت جانان همی برند
شور آب سوی چشمه حیوان همی برند
بی سیم و زر گدا و بهمت توانگرند
این مفلسان که تحفه بدو جان همی برند
جان بر طبق نهاده بدست نیاز دل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.