ز گل محافظت رنگ و بو نمیآید
به غیر لطف ز روی نکو نمیآید
صفای حسن بتان از دل گداخته است
ز آب آینه این شستشو نمیآید
ز جنبش مژه آسوده است قربانی
تردد از دل بیآرزو نمیآید
شود ز بخیه انجم فزون جراحت صبح
علاج سینه ما از رفو نمیآید
به پای خم برسانید مشت خاک مرا
که دستگیری من از سبو نمیآید
اگر ز سیل حوادث جهان شود ویران
بنای خانهبهدوشی فرونمیآید
مریز آب رخ خود برای نان کاین آب
چو رفت نوبت دیگر به جو نمیآید
دل گداخته شوید غبار هستی را
ز چشمه دگر این شستشو نمیآید
فغان که شبنم ما همچو نقطه پرگار
برون ز دایره رنگ و بو نمیآید
زبان عشق نپیچد به حرف طول امل
به نوک خامه تقدیر مو نمیآید
دلی که ره به مقام رضا برد صائب
دگر به هیچ مقامی فرو نمیآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به محافظت از زیبایی و لطافت گلها اشاره دارد و بیان میکند که زیبایی و صفای حسن به لطف و محبت نیاز دارد. همچنین، از تلاش و آرزوهای دل و جراحات زندگی صحبت میکند و بر این نکته تأکید میکند که کمک و نجات از مشکلات به سادگی به دست نمیآید. شاعر به ناپایداری دنیا و آسیبپذیری انسان در برابر حوادث اشاره میکند و میگوید که دلهای گداخته باید از غبار هستی رها شوند. در نهایت، شاعر تأکید میکند که وقتی دل به مقام رضا برسد، دیگر به مقامهای پایینتر باز نخواهد گشت.
هوش مصنوعی: با مراقبت از گل، رنگ و بوی آن به دست نمیآید و جز لطف و زیبایی چهره نیکو، چیزی نمیتواند به آن کمک کند.
هوش مصنوعی: زیبایی معشوقان از دلهایی که برای آنان سوخته است ناشی میشود و این زیبایی را نمیتوان با آب آینه پاک کرد.
هوش مصنوعی: از حرکت مژهها باید آرامش گرفت، زیرا فردی که دلش پر از آرزو نیست، نمیتواند دچار تردید و بیقراری شود.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که زخمهای دل ما با روز جدید درمان نمیشود، حتی اگر ستارهها بخواهند جراحتهای ما را درمان کنند، این رفو به دبنال دلسوزی نمیآید.
هوش مصنوعی: کمی از خاک من را به خم برسانید تا به من کمک کند، چرا که نمیتوانم از ظرف آب خودم کمک بگیرم.
هوش مصنوعی: اگر زندگی با مشکلات و حوادث روبهرو شود و مانند طوفانی ویرانگر، همه چیز را تحت تاثیر قرار دهد، اما کسی که در دوش خود بار زندگی را میکشد، هرگز ناامید و متزلزل نمیشود.
هوش مصنوعی: برای نان، آب صورت خود را هدر نکن، زیرا وقتی که این آب رفت، دیگر نوبت تو به جو نمیرسد.
هوش مصنوعی: دل اگر آتشین و خواهان پاکی باشد، نمیتواند با یک شستشوی معمولی از غبار و آلودگیهای دنیوی رهایی یابد. نیاز است که از چشمهای دیگر و تازه آبرو بگیرد تا حقیقتاً پاک و شفاف شود.
هوش مصنوعی: آه که شبنم وجود ما مانند نقطهای از پرگار است که نمیتواند از دایرهای که رنگ و بوی زندگی را در بر دارد، خارج شود.
هوش مصنوعی: عشق نمیتواند به کلمات و صحبتهای طولانی محدود شود، چرا که سرنوشت و تقدیر به آسانی قابل تغییر نیست و در آن هیچ چیز به سادگی تغییر نمیکند.
هوش مصنوعی: اگر دلی به جایی برسد که راضی باشد و آرامش پیدا کند، دیگر به هیچ کجا و هیچ مقام دیگری توجه نخواهد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو را سریست که با ما فرو نمیآید
مرا دلی که صبوری از او نمیآید
کدام دیده به روی تو باز شد همه عمر
که آب دیده به رویش فرو نمیآید
جز این قدر نتوان گفت بر جمال تو عیب
[...]
ترا به صحبت ما سر فرو نمیآید
ز بنده شرم چه داری بگو نمیآید
به دور حسن تو بیرون عاشقی کاری
بیازمودهام از من نکو نمیآید
دلم به روی تو هرگز نمیکند نظری
[...]
تو را به کون و مکان سر فرو نمی آید
مرا دلی که صبوری از او نمی آید
اگر جهان همه حور بهشت خواهد بود
چه چاره چون به خیالم جز او نمی آید
وگر به روضه خلدم قصور عرضه کنند
[...]
ز مغز پوچ برون آرزو نمیآید
که بوی باده برون از کدو نمیآید
چرا ز پا ننشینند غافلان حریص
ز پای خفته اگر جستجو نمیآید
به غیر اشک که شوید ز دل غبار ملال
[...]
چه رنجش است کزان تندخو نمیآید؟
کدام فتنه که از دست او نمیآید؟
به کینه جوی من ای آنکه محرم رازی
بگو بدی ز نکویان نکو نمیآید
ره نشاط من از شش جهت چنان بستند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.