گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

کسی که کشته آن تیغ آبدار شود

اگر چه قطره بود بحر بیکنار شود

محیط حسن ز خط عنبرین کنار شود

عقیق لب ز خط سبز نامدار شود

اگر به صید زبون تیغ او کند اقبال

ز خون صید حرم کعبه لاله زار شود

ز رام گشتن آهو به صحبت لیلی

به آن رسیده که مجنون امیدوار شود

کسی که در جگرش هست خار خارگلی

غمش ز ناله بلبل یکی هزار شود

هنوز خط ترا ابتدای نشو ونماست

کجاست جوهر حسن تو آشکار شود

ز بخت تیره ندارد گریز اهل سخن

سیاه روز عقیقی که نامدار شود

به نوشخند حلاوت مکن دهن شیرین

که باده تلخ چو گردید خوشگوار شود

یکی هزار شد از قمریان رعونت سرو

الف چو نقطه بیابد یکی هزار شود

مرا شد از کلف ماه روشن این معنی

که دل، سیاه ز تشریف مستعار شود

درین بساط کسی مایه دار می گردد

که نقد زندگیش خرج انتظار شود

مسیح برفلک از راه خاکساری رفت

پیاده هر که شد اینجا فلک سوار شود

چو بیجگر کند از تیغ زهر داده حذر

اگر به خضر طلبکار او دچار شود

به آن گرم درین بوته آب کن دل را

که گل گلاب چو گردید پایدار شود

دلی که از نفس گرم آب شد صائب

اگر به خاک چکد در شاهوار شود

 
 
 
سید حسن غزنوی

امام عالم و برهان دین لسان الحق

توئی که خامه ز مدح تو مشکبار شود

گمان مبر که ز صدر تو خادم داعی

همی به جای دگر جز باضطرار شود

بدان خدای که در کارگاه قدرت او

[...]

ظهیر فاریابی

پناه ملت و راعی خلق نصرة دین

تویی که چرخ به نام تو نامدار شود

بنای شرع به سعی تو مرتفع گردد

اساس عدل به ملک تو استوار شود

چو در شب حدثان صبح دولتت بدمید

[...]

مجد همگر

پناه ملک سلیمان ملاذ اهل زمان

توئی که ملک ز نام تو نامدار شود

فرود دست تو بیندش اگر کسی به مثل

به پای وهم بر این نیلگون حصار شود

سپهر پیش سراپرده جلالت تو

[...]

جامی

به عزم گشت چو آن نازنین سوار شود

هزار خسته دلش خاک رهگذار شود

پی شکار چو راند برون رود آهو

به پیش راه وی از دور تا شکار شود

چنان به فکر رخش نازک است خاطر من

[...]

صائب تبریزی

به تیغ هر که شود کشته پایدار شود

رسد چو قطره به دریا یکی هزار شود

ز چارپای عناصر پیاده هر کس شد

به یک نفس چو مسیحا فلک سوار شود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه