مباد اهل عمل بیخود از شراب شود
که از خرابی او عالمی خراب شود
نقاب اگر به رخ دلبران حجاب شود
رخ لطیف تو بی پرده از نقاب شود
همان ز تشنه لبی چون سهیل می سوزم
اگر عقیق لبش در دهانم آب شود
شده است حلقه خط سخت تنگ می ترسم
که باده لب او پای در رکاب شود
کند ز دود سیه مست هوشیاران را
دلی کز آتش رخسار او کباب شود
گلاب پیرهن آفتاب می گردد
درین ریاض چو شبنم دلی که آب شود
چگونه رنگ توانم به روی گلشن دید
مرا که بوی گل از وصل گل حجاب شود
ز آتش رخ ساقی که می جهد سالم
به محفلی که بط می در او کباب شود
زشعله بال سمندر خطر نمی دارد
ز باده حسن محال است بی حجاب شود
ز وعده های دروغ تو شوق من افزود
که شور تشنه لبی بیش از سراب شود
اگر ز اهل دلی با شکستگی خوش باش
که مه تمام چو شد دور از آفتاب شود
چنین که شد ز قساوت مرا جگر بی آب
عجب که دیده من تر ز آفتاب شود
حریف نخوت نو دولتان نمی گردید
حذر کنید ز خونی که مشک ناب شود
عیارمنت احسان چرخ اگر این است
ستاره سوختگی خال انتخاب شود
همیشه درد به عضو ضعیف می ریزد
که مرغ بیوه زنان قسمت عقاب شود
کند شماتت زاهد فرنگ عالم را
خدا نخواسته میخانه گر خراب شود
ز گریه اش جگر سنگ خون شود صائب
دلی که از نفس گرم من کباب شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره آثار و تبعات عشق و شوق، همچنین مسائل مربوط به می و مفهوم آن در زندگی انسانی صحبت میکند. شاعر تاکید دارد که از خود بیخود نشدن از شراب و مسائل دنیوی اهمیت دارد، زیرا خرابی یک فرد میتواند به فساد نفوس دیگران منجر شود. همچنین، زیبایی و جذابیت معشوق که به شکلی بیپرده و عمیق بیان شده، میتواند فرد را در آتش اشتیاق بسوزاند.
شاعر به حسرت و درد و رنجهای ناشی از عشق نیز اشاره میکند و نسبت به وعدههای دروغین دیگران احتیاط میکند. در نهایت، او به تفاوت بین عشق حقیقی و ظاهری و تبعات آن میپردازد و بر این نکته تاکید میکند که با انفصال و دوری از محبوب، انسان دچار مشکلات و رنجهای بیشتری میشود.
این شعر به نوعی دعوت به مشاغل روحی و احساسی دارد که میتواند انسان را به سوی جهل یا روشنگری هدایت کند.
هوش مصنوعی: مبادا افرادی که به کار و عمل میپردازند، به بیهودهگویی و افراط در نوشیدنیهای مستکننده دچار شوند، چرا که خسارت و ویرانی آنها میتواند به بالاتر از خودشان آسیب برساند و دنیای بیشتری را خراب کند.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و دلآویزی که بر چهره دلبران است، از پرده و پوشش برخوردار شود، چهره دلنواز تو بدون هیچ پوشش و پردهای نمایان خواهد شد.
هوش مصنوعی: من به خاطر تشنگی لبانش مانند ستاره سهیل میسوزم، حتی اگر عقیق لبش در دهانم آب شود.
هوش مصنوعی: حلقهای که بر گردن من است، بسیار تنگ و سخت شده و من نگرانم که نوشیدن انگور لب او باعث شود که در دام عشق گرفتار شوم.
هوش مصنوعی: دود تیرهای که از آتش میآید، دلهای هشیاران را هم تحت تأثیر قرار میدهد و دلی که به خاطر زیباییهای او به شدت داغ و سوزان میشود.
هوش مصنوعی: در این باغ، لباس آفتاب به مانند گلاب میشود، مانند شبنمی که دلش آب میشود و درخشندگی و زیبایی را به خود میگیرد.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم به گلستان نگاه کنم وقتی بوی گل از پیوند با گل پوشیده شده باشد؟
هوش مصنوعی: چهره زیبای ساقی، چون آتش میدرخشد و گرمی آن به میخانهای میرسد که در آن بطها میسوزند و تبدیل به کباب میشوند.
هوش مصنوعی: از آتش عشق سمندر (پرنده افسانهای) ترسی ندارد و نوشیدن شراب زیبایی ممکن نیست بدون حجاب و پوشش.
هوش مصنوعی: از وعدههای ناپایدار تو، اشتیاق من بیشتر شد؛ مانند شور و شوق فردی که تشنه است و عطش او بیشتر از تصویر دروغین آب میباشد.
هوش مصنوعی: اگر کسی از اهل دل باشد، با دلشکستگی خود را شاد کند، چرا که مانند ماه که وقتی از آفتاب دور میشود، روشناییاش را از دست میدهد.
هوش مصنوعی: در شرایطی که دل من به سختی و بیرحمی دچار شده، تعجب نکن که چشمانم به اندازهٔ نور آفتاب اشکبار شده است.
هوش مصنوعی: به حذر باشید از کسانی که به خاطر قدرت و ثروت به خود میبالند، زیرا ممکن است آنها در دیوانگی خود باعث آسیب و نابودی شوند.
هوش مصنوعی: اگر معیار واقعی نیکی و احسان این است که دایره ای از آتش و روشنی را به وجود آورد، پس ستاره ای که نشان دهنده انتخاب و برتری است باید در جایی دیگر دیده شود.
هوش مصنوعی: در زندگی، مشکلات و رنجها بیشتر به سراغ نقاط ضعف میآیند، مانند اینکه یک مرغ بیوه به جای یک عقاب قدرتمند در معرض خطر است.
هوش مصنوعی: زاهد فرنگیان به دیگران سرزنش میکند، اما خدا نخواسته است که میخانهای که بدنام است، ویران شود.
هوش مصنوعی: از شدت گریه او، قلب سنگی هم به خون مینشیند؛ چگونه دل میتواند از نفس گرم من بسوزد و کباب شود؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبا چو در سر آن زلف نیم تاب شود
شکیب در دل بیننده تنگ تاب شود
به ترک دین مسلمانیش بیاید گفت
دلی که در شکن زلف نیم تاب شود
سیاه روی شدم زین سفید رخساران
[...]
بیاد لعل تو خون دلم شراب شود
چو باده چشم تو نو شد جگر کباب شود
ز خوندل که دو چشم تو باده می نوشد
فغان و ناله ز خون چون نی و رباب شود
در آن شبی که شراب از لب حبیب خورم
[...]
اگر شراب خوری صد جگر کباب شود
وگر تو مست شوی عالمی خراب شود
ز دیده گر ننهد سر به جیب سیل سرشگ
ز سوز آتش دل سینهام کباب شود
ز جیب پیرهنت هر صباح خیزد نور
[...]
خیال روی تو هر گاه سینه تاب شود
بسینه آینه داغم آفتاب شود
تو گل بسر زدی و شمع گل زسر برداشت
زبیم آنکه مبادا ز شرم آب شود
در آتشم زتغافل نشانده ای، باری
[...]
ز اتحاد کجا عشق کامیاب شود
کدام ذره شنیدی که آفتاب شود
فسردگی است عنان تاب سالک از مقصود
گره به سینه نگردد دلی که آب شود
مریز خون غزالی که مشک خواهد شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.