به عزم صید چین سازد چو زلف صیدبندش را
رم آهو به استقبال می آید کمندش را
که دارد شهسواری این چنین یاد از پری رویان؟
که از شادی نمی باشد نشان پاسمندش را
شود هر حلقه ای انگشتر پای نگارینش
نبندد بر کمر آن شوخ اگر زلف بلندش را
ز شیرینی به هم چسبد لب خمیازه پردازش
به خاطر بگذراند هر که لعل نوشخندش را
نمی پیچید سر چون قمریان از طوق فرمانش
اگر صید حرم می دید زلف صید بندش را
حیات جاودانی از خدا چون خضر می خواهم
که آرم در نظر با کام دل، قد بلندش را
ز بی باکی به درد عاشق بی دل نپردازد
مگر خط مهربان سازد دل نادردمندش را
به دیدن صید دلها می کند زلف رسای او
ز گیرایی نباشد احتیاج چین کمندش را
که دارد صائب از خوبان چنین حسن گلوسوزی؟
که بلبل می کند از خرده گلها سپندش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی زلف معشوق و جذابیت او اشاره میکند. زلفهای او مانند کمند، آهو را به دام میاندازد و زیباییاش باعث شادی و شادابی میشود. شاعر از اثرگذاری و جذبه این زیبایی بر دلها صحبت میکند و میگوید که عشق او میتواند هر حلقهای از زنجیر را تبدیل به انگشتر کند. همچنین، اشاره میکند که اگر کسی بخواهد به معشوق نزدیک شود، باید از زلفهای او عبور کند. شاعر در نهایت آرزوی حیات جاودانی و دیدار معشوق را دارد و به خاطر بیباکی عاشقانهاش، دل نادردمندش را میسوزاند. همه این توصیفات نشاندهنده عشق عمیق و زیبایی ظریف معشوق است.
هوش مصنوعی: با نیت شکار، نرمی موهایش را مانند دام آماده میکند و گویی که آهو در برابر او میآید تا کمندش را بگیرد.
هوش مصنوعی: این ابیات به این معنی است که چه کسی میتواند مانند کسی که با زیباییهای پریچهرهها سر و کار دارد، از او یاد کند؟ زیرا نشانی از شادمانی در دل او دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: هر حلقهای که به انگشتر تبدیل شود، بر کمر آن دختر زیبا نخواهد نشست، اگر او زلف بلندش را به اطراف نریزد.
هوش مصنوعی: به خاطر شیرینی لبخند لعلین او، هر کسی که خمیازهاش را به خاطر میآورد، باید بر دشواریهای آن غلبه کند و از آنها بگذرد.
هوش مصنوعی: اگر صیدی در حرم او را میدید، موهایش مانند دام پیچ و تاب نمیخورد و در برابر فرمانش تسلیم میشد.
هوش مصنوعی: من آرزو دارم که حیات ابدی را همچون خضر از خدا درخواست کنم و او را با قد بلندش، در برابر چشمانم با لذت دل ملاقات کنم.
هوش مصنوعی: عاشقانی که شجاعت دارند، به درد و رنج عشق خود توجه نمیکنند، مگر اینکه محبت و مهربانی بتواند دل بیقراری آنها را آرام کند.
هوش مصنوعی: زلف خوش حالت او به قدری جذاب است که نیازی به کمند و فریب ندارد؛ خود به تنهایی دلها را به دام میاندازد.
هوش مصنوعی: صائب میپرسد که چه کسی مانند او از زیباییهای خوبان چنین احساسی دارد؟ که بلبل، از گلهای کمجان و خراب، شکایت و غمگینی خود را بیان میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چنین است اقتضا رعنائی قد بلندش را
که زیر ران او بیخود به رقص آرد سمندش را
به دنبال اجل جانها دوند از شوق اگر آن بت
کند دنبال دام اجل پیچان کمندش را
اگر صیدش ز شادی گم نکردی دست و پا رفتی
[...]
پدر، خواهد ببرّد زلفکان چون کمندش را
پسر حیران، که چون سازد گرفتاران بندش را
کند کوتاه، دست از زلف و از لعل شکر خندش
نداند کاین دو هندو، پاسبانانند قندش را
سپندش خال و دودش زلف و آتش، پرتو رویش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.