قدم به چشم من خاکسار نگذارد
ز ناز پا به زمین آن نگار نگذارد
امیدوار چنانم که جذب عشق مرا
میان اهل هوس شرمسار نگذارد
رسید نوبت خط، بیش ازین مروت نیست
که دست بر دل من آن نگار نگذارد
چها کند به دل بیقرار من شوخی
که آب آینه را برقرار نگذارد
به آه و ناله من ره که می تواند بست؟
مرا به خلوت اگر پرده دار نگذارد
کسی که بار ز دل بر نمی تواند داشت
به دوش خلق همان به که بار نگذارد
به نامرادی و بی حاصلی خوشم، ترسم
به حال خویش مرا روزگار نگذارد
توقعی که مرا از سپهر هست این است
که آرزوی مرا در کنار نگذارد
به خار خار محبت امیدها دارم
که زیر خاک مرا برقرار نگذارد
به خون خویش زند غوطه راه پیمایی
که پا شمرده درین خارزار نگذارد
رسد به آب بقا پاک طینتی صائب
که دل به هستی ناپایدار نگذارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و احساس دلسوختگی خود میگوید و به ناز و دلربایی معشوق اشاره میکند. او از حال و روزی مینویسد که به خاطر محبت و هوس دلبسته است و نگران است که عشقش او را شرمنده و بیقرار سازد. شاعر احساس میکند که دسترسی به دل معشوق برایش دشوار شده و نمیتواند از این عشق رها شود. او به ناامیدی و بیحاصلی خود اشاره میکند و در عین حال امیدهایی به محبت دارد. در پایان، شاعر آرزوی بقا و پاکی را در دنیای ناپایدار بیان میکند. این شعر نمایانگر عمیقترین احساسات انسانی و چالشهای عشق است.
هوش مصنوعی: هرگز اجازه نده که پای تو بر زمین بگذارد، چون قدر و منزلت تو بالاتر از این است که برای من عادی باشی. تو آنچنان با ناز و انایت هستی که حتی ممکن است قدم به چشم من بگذاری.
هوش مصنوعی: من امیدوارم که عشق من باعث شرمندگیام در میان کسانی نشود که به هوسهای زودگذر متمایل هستند.
هوش مصنوعی: زمانی که نوبت به نوشتن نامه یا پیام میرسد، دیگر اخلاق و مروت ایجاب نمیکند که آن دلبر زیبا، دست روی دل من نگذارد و به من توجهی نکند.
هوش مصنوعی: دل بیقرار من را چه میشود با این شوخیها، که نتواند آب آینه را ثابت نگه دارد.
هوش مصنوعی: کیست که بتواند به ناله و درد من توجه کند؟ اگر کسی در خلوت با من باشد، چرا پردهای که مرا از دیگران پنهان کند، کنار نمیزند؟
هوش مصنوعی: کسی که نمیتواند غم و بار سنگین دلش را تحمل کند، بهتر است که بار دیگری را هم بر دوش دیگران نگذارد.
هوش مصنوعی: من از بینتیجه بودن و نامرادی خوشم، اما میترسم که روزگار حال من را سر نمیکند.
هوش مصنوعی: امید من از آسمان این است که آرزوهایم را فراموش نکند و همواره آنها را در کنار من نگه دارد.
هوش مصنوعی: محبت من مثل خار است و امیدوارم که این عشق، اجازه ندهد من زیر خاک بمانم.
هوش مصنوعی: کسی که در مسیری سخت و پرخطر قدم میزند، با وجود دشواریها و خطرات بسیار، باید با اراده و ایستادگی جلو برود و از هیچ چیزی نترسد.
هوش مصنوعی: پاسخ پاک و خالصی به حیات جاودان میرسد که دلش به این دنیا و مادیات وابسته نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو دل به وصل دهم جوریار نگذارد
چو یار رحم کند روزگار نگذارد
کنار من فلک از گریه زان کند جیحون
که آرزوی دلم در کنار نگذارد
تو غنچه لب چو شکفتی ز دست من رفتی
[...]
ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد
نشستهام به سر راه یار نگذارد
چنان ز من گذرد سرگران، که طعنه غیر
مرا به رهگذر انتظار نگذارد
به بزم یار ز اندیشه عتاب، مرا
[...]
قدم به چشم من خاکسار نگذارد
ز ناز پا به زمین آن نگار نگذارد
ز دشمنی بمنت، روزگار نگذارد
که ظلم گلچین، گل را بخار نگذارد
تو ساده لوحی و، اغیار در کمین که تو را
کنند رام، مگر روزگار نگذارد
به اختیار، دل از وی چگونه برگیرم؟!
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.