کناره گرد خطرهای بیکران دارد
میانه رو ز دو جانب نگاهبان دارد
شکایتی که ز گردون کنند بی هنران
شکایتی است که تیر کج از کمان دارد
کند چو موم رگ گردن جهان را نرم
چو شمع هرکه زبان شررفشان دارد
ز کدخدایی عقل است آسمان بر پای
وگرنه عشق چه پروای این دکان دارد
ز خود برآمده از خضر بی نیاز بود
به بام رفته چه حاجت به نردبان دارد؟
به نذر داغ تو پیوند می کند باهم
چو قرعه هرکس یک مشت استخوان دارد
ز خواب ناز چرا چشم او شود بیدار؟
شکوه حسن چه حاجت به پاسبان دارد؟
ز درد خویش ندارم خبر، همین دانم
که هرچه جز دل خود می خورم زیان دارد
غبار دیده یعقوب خضر راه بس است
نسیم مصر چه حاجت به کاروان دارد؟
چه نسبت است به صدر آستانه را صائب؟
همیشه صدرنشین رو به آستان دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی موضوعاتی چون خطرات زندگی، شکایت از تقدیر، عشق و عقل، و همچنین رابطه انسان با خدا و جهان میپردازد. شاعر به این نکته اشاره میکند که میانهروی و عقل، محافظ انسان از خطرهاست. او از ضعف و ناتوانی انسان در برابر تقدیر شکایت میکند و به اهمیت عشق در زندگی اشاره دارد. در ادامه، شاعر بیان میکند که انسان باید به وجود خود اتکا کند و نیازی به وسایل اضافی ندارد. همچنین، او از خواب آلودگی انسان و پوچی نیاز به پاسبانی برای زیباییها سخن میگوید. در نهایت اشارهای به درد و رنجهای شخصی دارد و اهمیت عشق و حضور در آستان الهی را در زندگی بیان میکند.
هوش مصنوعی: کنارهها در مواجهه با خطرات بیپایان، به نوعی احتیاط و آگاهی از دو سو نیاز دارند تا از آسیبها محافظت کنند.
هوش مصنوعی: شکایت کسانی که فاقد هنر و دانش هستند، مانند تیر کجی است که از کمان رها میشود و به هدف نمیرسد.
هوش مصنوعی: هر کسی که زبانش نیکو و شیرین باشد، میتواند همچون موم رگ گردن را نرم کرده و جهان را تحت تأثیر قرار دهد. مثل شمع که با نرمی و لطافت خود فضایی دلنشین ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: عقل مانند یک سرپرست و کدخدا در زندگی انسان است و به او اجازه میدهد که به درستی زندگی کند. اگر عقل نباشد، عشق و هیجانهای غیرمنطقی هیچ ارزشی نخواهند داشت و هیچکس به آنها اهمیت نمیدهد.
هوش مصنوعی: کسی که از خود و آگاهی درونیاش برخاسته و به درک عمیقی رسیده، نیازی به وسیلههای اضافی برای بالا رفتن و رسیدن به اهدافش ندارد. او میتواند به سادگی و به آسانی به بالاترین قلهها دست پیدا کند.
هوش مصنوعی: هرکس به خاطر داغ تو، به نوعی با تو پیوند میخورد، مثل اینکه هر شخصی یک تکه از یاد تو و درد تو را با خود دارد.
هوش مصنوعی: چرا چشمان او از خواب شیرین بیدار میشود؟ زیباییاش چه نیازی به نگهبان دارد؟
هوش مصنوعی: از درد و رنج خود آگاه نیستم، ولی میدانم که هر چیزی غیر از دل خودم که بخورم، برایم ضرر دارد.
هوش مصنوعی: غبار چشم یعقوب نشانهای کافی برای نشان دادن دوری و فراق است؛ بنابراین، دیگر نیازی نیست که نسیم منازل مصر به کاروانی اشاره کند.
هوش مصنوعی: چگونه میتوان مقام و منزلت صدر را با آستان مقایسه کرد؟ همیشه کسی که در صدر نشسته، به جهت آستان توجه دارد و رو به آن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فراقِ یارِ سفر کرده رویِ آن دارد
که قصدِ جانِ منِ زارِ ناتوان دارد
دلِ سبک سرم از جان ملال خواهد کرد
مگر که بختِ سبک سارِ سرگران دارد
غلامِ هم نفسی ام که یک نفس با من
[...]
کسی که یار وفادار و مهربان دارد
سعادت ابد و عمر جاودان دارد
مگر که گرد لب لعل آن صنم گشته ست
که باد صبحدم امروز بوی جان دارد
حدیث او همه روز و هلاک او همه شب
[...]
دلی، که میل به دیدار دوستان دارد
فراغتی ز گل و باغ و بوستان دارد
کدام لاله به روی تو ماند؟ ای دلبند
کدام سرو چنین قد دلستان دارد؟
گرت به جان بخرم بوسهای، زیان نکنم
[...]
امیر و خواجه منعم کسی تواند بود
که پای همت بر فرق فرقدان دارد
ز راه لطف و کرم بر سر وضیع و شریف
دو دست خویش همه ساله زرفشان دارد
نه آنکه از زر و یاقوت او کله سازد
[...]
کسی که عشق نورزد مگو که جان دارد
جزین حدیث نگوید کسی که آن دارد
ز مرگ چون دل صاحب دلان بود آمن
کسی که او بتو زنده است و چون تو جان دارد
زمین ز روی تو چون آفتاب روشن شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.