حسن در پرده نیرنگ چرا می آید؟
گل بیرنگ به صد رنگ چرا می آید؟
گرنه در پرده دل مطرب دمسازی هست
از جگر ناله به آهنگ چرا می آید؟
حسن سنگین دل اگر کعبه مشتاقان نیست
در لباس خط شبرنگ چرا می آید؟
خار بهر گل بی خار بلاگردانی است
حسن را صحبت من ننگ چرا می آید؟
نخل بی بر نشود گر ز جنون بارآور
اینقدر بر سر من سنگ چرا می آید؟
صحبت سوختگان باغ و بهار شررست
سوز عشق از دل ما تنگ چرا می آید؟
اگر از عشق تو خون نیست دل سنگدلان
لعل بیرون ز دل سنگ چرا می آید؟
چه نشاط است که در پرده خاموشی نیست؟
غنچه از بستن لب تنگ چرا می آید؟
صلح با دشمن خونخوار بود مستان را
اینقدر چشم ترا جنگ چرا می آید؟
اگر از دیدن او آب نگردید دلم
اشک من اینهمه بیرنگ چرا می آید؟
پاک چشمان ز هنر چشم ندوزند به عیب
چشمت از آینه بر زنگ چرا می آید؟
چه به از آینه صاف بود یوسف را؟
حسن بیرون ز دل تنگ چرا می آید؟
باغ بی غنچه نمی باشد و گل بی شبنم
عارت از صائب دلتنگ چرا می آید؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و عشق است و سوالات بلاغی زیادی را مطرح میکند. شاعر از حسن (زیبایی) و تاثیری که بر دل عاشقان میگذارد، سخن میگوید. او از نیرنگهای عشق و اینکه چرا زیبایی بدون حس و عاطفه وجود دارد، شگفتزده است. شاعر به تضادها در دل عاشق اشاره میکند و میپرسد چرا رغم سنگینی دل حسن، زیبایی او همچنان جاذب است. این شعر نشاندهنده شور و شوق عاشقانه و در عین حال دلتنگی و سوالات عمیق انسانی است. در نهایت، شاعر بیان میکند که زیبایی و عشق به تنگناهایی دچارند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
هوش مصنوعی: چرا زیبایی در سایه فریب و نیرنگ خود را نشان میدهد؟ چرا گلی که رنگی ندارد، با صد رنگ مختلف ظهور میکند؟
هوش مصنوعی: اگر دل را خوب بشنوی، صدای دلنشینی در آن وجود دارد؛ پس چرا از دل، به جای شادی و خوشحالی، صدای ناله و اندوه به گوش میرسد؟
هوش مصنوعی: چرا زیبا و باوقار حسن، که دلش سنگین است، در لباس زیبا و شکیل ظاهر میشود اگر کعبه و معبد دلباختگان را اشتیاقی ندارد؟
هوش مصنوعی: خاری که در کنار گل وجود دارد، به نوعی محافظ اوست و بلاها را از او دور میکند. چه نیازی به حضور من است که باعث شرم و ننگ میشود؟
هوش مصنوعی: نخل بدون برگ نمیتواند به بار بنشیند، حالا اگر اینقدر باران جنونآمیز بر سر من میبارد، چرا سنگها بر سرم آوار میشوند؟
هوش مصنوعی: گفتوگوهای کسانی که دلشان سوخته است، شبیه به بازگشت به بهار و شکوفههاست. اما چرا حس عشق و سوزش این احساس از دل ما کم است و به ما فشار میآورد؟
هوش مصنوعی: چرا سنگدلها با وجود اینکه از عشق تو به درد نیامدهاند، هنوز اشکهایی شبیه جواهر از دلشان بیرون میآید؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی سکوت و خاموشی وجود دارد، چگونه میتوان شادی و نشاط را حس کرد؟ همچنین، چرا غنچهای که در حال بسته شدن است، نمیتواند باز شود و جلوهای از زیبایی خود را نشان دهد؟
هوش مصنوعی: زندگی در کنار دشمن خطرناک به مانند خواب و خیالی است که به سختی میتوان آن را تحمل کرد. چرا برادران و خواهران ما همیشه تمایل به جنگ دارند؟
هوش مصنوعی: اگر وقتی او را میبینم، دلم به خاطر عشق و حسرت نمیلرزد، پس چرا این همه اشک بیدلیل از چشمانم میریزد؟
هوش مصنوعی: چشمان پاک و بیگناه به عیوب دیگران نگاه نمیکنند، پس چرا چشمان تو از آینه زنگار و کدورت را نشان میدهند؟
هوش مصنوعی: آیا چیزی بهتر از آینه صاف برای یوسف وجود دارد؟ چرا زیبایی از دل تنگ او بیرون میآید؟
هوش مصنوعی: باغی بدون غنچه وجود ندارد و گل بدون شبنم هم زیبایی ندارد. پس دلتنگی و غم چرا باید به سراغ تو بیاید؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.