بزرگانی که مانع می شوند ارباب حاجت را
به چوب از آستان خویش می رانند دولت را
نمی داند کسی در عشق قدر درد و محنت را
که استمرار نعمت می کند بی قدر نعمت را
به شکر این که داری فرصتی، تعمیر دلها کن
که کوتاه است عمر کامرانی برق فرصت را
کسی را می رسد با چرخ مینایی طرف گشتن
که چون رطل گران بر سر کشد سنگ ملامت را
عدالت کن که در عدل آنچه یک ساعت به دست آید
میسر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را
خموشی را چراغ عاریت در آستین دارد
به نور جبهه روشن دار محراب عبادت را
به آن خواری که سگ را دور می سازند از مسجد
مکرر رانده ام از آستان خویش دولت را
اگر کوه گناه ما به محشر سایه اندازد
نبیند هیچ مجرم روی خورشید قیامت را
رگ خواب مرا در دست دارد چشم پر کاری
که از هر جنبش مژگان به رقص آرد قیامت را
مرا گمنامی از وحدت به کثرت می کشد صائب
وگرنه گوشه عزلت، کمینگاهی است شهرت را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی چون عشق، فرصتهای زندگی، عدالت و سرنوشت اشاره دارد. شاعر از افرادی انتقاد میکند که مانع برآورده شدن نیازها هستند و در عوض بر روی قدرت و مقام خود تکیه میکنند. او بر اهمیت شکرگزاری از نعمتها و تعمیر دلها تأکید میکند و به زودگذر بودن زندگی اشاره دارد. همچنین، شاعر اعتقاد دارد که عدالت میتواند دستاوردهای بزرگی را در زمان کوتاه فراهم کند و اینکه گناه انسانها نمیتواند آنها را در قیامت از حسابرسی خداوند نجات دهد. در پایان، شاعر به احساس گمنامی اشاره میکند و بیان میکند که اگر نه به خاطر وحدت، برای شهرت تلاش میکند.
هوش مصنوعی: افرادی که بر سر راه دیگران قرار میگیرند و اجازه نمیدهند خواستهها برآورده شوند، به گونهای از قدرت خود سوءاستفاده میکنند و باعث میشوند که نعمتها و فرصتها از دست برود.
هوش مصنوعی: هیچ کس در عشق نمیداند که درد و رنج چقدر ارزش دارد، زیرا مداومت بر نعمت، خود به تنهایی باعث میشود که نعمتها بیارزش شوند.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه فرصتی در دست داری، دلها را اصلاح و بهبود بده، چرا که عمر لذت و بهرهمندی بسیار کوتاه است و باید از این فرصت بهره برد.
هوش مصنوعی: کسی وجود دارد که میتواند با زیبایی و شکوه، با دیگران روبرو شود، مانند کسی که با وجود سنگینی و دشواریهای زندگی، بار سنگین انتقاد و عیبجویی را بر دوش میکشد و از آن نمیترسد.
هوش مصنوعی: عدالت را برقرار کن، زیرا آنچه در یک ساعت از راه عدالت به دست میآید، در طول هفتاد سال عبادت نمیتوان به دست آورد.
هوش مصنوعی: خاموشی، چراغی به امانت در آستین خود دارد، تا با نور آن، محراب عبادت را روشن کند.
هوش مصنوعی: به اندازهای که سگ را به خاطر ناپاکیاش از مسجد دور میکنند، من هم بارها دولت را از درگاه خود راندهام.
هوش مصنوعی: اگر کوه گناهان ما در روز قیامت سایهافکن شود، هیچ مجرمی قادر نخواهد بود که روی خورشید آن روز را ببیند.
هوش مصنوعی: چشم زیبای او به من تسلط دارد و با هر حرکت مژگانش باعث بیقراری و به هم ریختن حال من میشود.
هوش مصنوعی: من به خاطر ناشناسیام از حالت یگانگی به تنوع میروم وگرنه دوری از مردم، محلی است برای دستیابی به شهرت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خدایا روزی این خودپرستان ساز جنت را
که دوزخ جنت است آتشپرستان محبت را
ز هر کنج دل ما صد مراد مرده برخیزد
به محشر در خروش آرند چون صور قیامت را
دل و چشم من و سودای وصل او معاذالله
[...]
اگر از اهل ایمانی مهیا باش آفت را
که دندان می گزد پیوسته انگشت شهادت را
دل صد پاره ما را نگاهی جمع می سازد
که از یک رشته بتوان بخیه زد چندین جراحت را
نمک می ریزد از لبهای جانان وقت خاموشی
[...]
چو دست سائلان نبود گلی دامان وسعت را
به از ریزش نباشد آبشاری کوه همت را
ز بس گشتند صاحب جوهران در خاک ناپیدا
جواهر سرمه شد گیتی سراسر چشم عبرت را
ز کشکول گدایی فارغ است آنکس که قانع شد
[...]
بپوش از دیدهٔ نامحرم شهوت عبادت را
نهان کن در نقاب ظلمت شب حسن طاعت را
هواپیما شود بر دوش آهت گر زبان و دل
ز برگ و بار آرایش دهی نخل سعادت را
شکست نفس باغ زندگانی را کند خرم
[...]
نمیگوید کسی امروز چرخ بیمروت را
که تا کی میخوری چون آب، خون اهل غیرت را
صف برگشته مژگانی که من سرگشتهٔ اویم
چو مجنون برده از چشم غزالان خواب راحت را
بود هرگوشه برپا محشر داغ نمک سودی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.