حسن روزی که صف آرایی آن مژگان کرد
صف محشر علم شهرت خود پنهان کرد
پیش ازین گر به شکر پسته نهان می کردند
لب نو خط تو در پسته شکر پنهان کرد
نیست ممکن که دگر قامت خود راست کند
هر که را جلوه مستانه او ویران کرد
داد بر باد سر سبز خود از بی مغزی
هر که چون پسته درین بزم لبی خندان کرد
چه ضرورست به تدبیر کنی مشکلتر؟
مشکلی را که به تسلیم توان آسان کرد
بیقراری نتوان برد به دریا از موج
به دوا درد طلب را نتوان درمان کرد
هر که با ابر کرم کرد چو دریا صائب
در حقیقت به همه روی زمین احسان کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت مژگان و تاثیرات آن بر دیگران صحبت میکند. شاعر به قدرت جلوهگری و شیرینی لبهای معشوق اشاره میکند و میگوید که هر کس نتواند در برابر این زیبایی مقاومت کند، و به راحتی تحت تأثیر قرار میگیرد. او همچنین به این نکته میپردازد که بعضی مشکلات را میتوان با پذیرش و تسلیم آسانتر حل کرد و بیقراری و دردها را نمیتوان به سادگی درمان کرد. در پایان، شاعر اشاره میکند که هر کس با دست کرم و بخشش عمل کند، در واقع به همه انسانها نیکی میکند.
هوش مصنوعی: در روزی که مژگان آن زیبایی خود را به نمایش گذاشت، غوغای محشر با زیباییاش تحتالشعاع قرار گرفت و علم و شهرتش را پنهان کرد.
هوش مصنوعی: قبلاً وقتی که میخواستند شکر پسته را مخفی کنند، لب نوشتار تو را در آن پنهان میکردند. حالا شکر پسته خود به خود لب نوشتار تو را در دل خود جای داده است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که افرادی که تحت تأثیر زیبایی یا جذبه دلربا و مسحورکنندهای قرار گرفتهاند، دیگر نمیتوانند به حالت قبلی خود بازگردند و زندگی آنها تحت تأثیر آن جلوه زیبا تغییر میکند.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر نادانی خود، جوانی و انرژی خود را به باد میدهد، مانند پستهای است که در این مجالس به خوشحالی و خنده میپردازد.
هوش مصنوعی: معنای این بیت این است که چرا باید برای حل یک مشکل کارهای پیچیده و دشوار انجام دهی، در حالی که میتوان با پذیرش و تسلیم در برابر آن، به راحتی آن را حل کرد؟
هوش مصنوعی: نمیتوان با موج دریا بیقراری را از بین برد، و درد خواستن را هم نمیتوان با درمانی تسکین داد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دیگران با لطف و مهربانی رفتار کند، در واقع به تمام افراد روی زمین کمک کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن خداوند که آفاق به یک فرمان کرد
ملک آفاق به فرمان ملک سلطان کرد
در ازل کرد قضا از قبل دولت او
تا به پیروزی و اقبال فلک دوران کرد
همه عالم چو یکی نامه به معنی بنگاشت
[...]
تا نگارین رخ دلبند ز ما پنهان کرد
خانهٔ صبر من دلشده را ویران کرد
حال بیچاره خود از عشق تو خون بود ولی
تیغ ایام فراق تو گذر بر جان کرد
حال درد دل خود را چو بگفتم به طبیب
[...]
کرد چون صید دلم روی ز من پنهان کرد
جورها بر من آشفته سر گردان کرد
گوش بر قول رقیبان بداندیش نهاد
هر چه آموخت ز بیداد بجانم آن کرد
من چه گویم که چها کرد بجانم ز جفا
[...]
رخنه هایی که مرا در جگر آن مژگان کرد
زرهی نیست که بتوان به قبا پنهان کرد
این طراوت که گل روی ترا داده خدا
می تواند نفس سوخته را ریحان کرد
گوی خورشید به خون دست ز آسایش شست
[...]
گریهام از غم هجرت به جهان طوفان کرد
شبنم اشک از آنجا به سر مژگان کرد
جوش این سیل بلا قصر دلم ویران کرد
عاقبت داغ تو با خاک مرا یکسان کرد!
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.