خویش را پیشتر از مرگ خبر باید کرد
در حضر فکر سرانجام سفر باید کرد
پیش ازان دم که شود تکمه پیراهن خاک
سر ازین خرقه نه توی بدر باید کرد
حاصل کار جهان غیر پشیمانی نیست
فکر شغل دگر و کار دگر باید کرد
نفسی چند که در سینه پرخون باقی است
صرف افغان شب و آه سحر باید کرد
پیشتر زان که شود کشتی تن پا به رکاب
کشتی فکر درین بحر خطر باید کرد
سیر انجام در آیینه آغاز خوش است
دام را پیشتر از دانه نظر باید کرد
تا مگر اختر توفیق فروزان گردد
گریه ای چند به هر شام و سحر باید کرد
پیش ازان دم که زمین دوز کند خار اجل
دامن سعی، میان بند کمر باید کرد
تا گل ابری از ایام بهاران باقی است
صدف خویش لبالب ز گهر باید کرد
به رفیقان گرانبار نپردازد شوق
توشه این سفر از لخت جگر باید کرد
فکر جان در سفر عشق به خاطر بارست
از گرانباری این راه حذر باید کرد
قسمت مردم بی برگ بود میوه خلد
دهنی تلخ به امید ثمر باید کرد
نتوان راه عدم را به عصا طی کردن
پا چو از کار شد اندیشه پر باید کرد
شارع قافله فیض بود رخنه دل
چشم خود وقف بر این راهگذر باید کرد
پرتو عاریتی نعل در آتش دارد
شمع محراب ز رخسار چو زر باید کرد
مادر خاک به فرزند نمی پردازد
روی در منزل و مأوای پدر باید کرد
یک جهت گر شده ای در سفر یکتایی
صائب از هر دو جهان قطع نظر باید کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تأمل در زندگی و ضرورت آمادگی برای مرگ و سفر به دنیای دیگر میپردازد. شاعر تأکید میکند که باید قبل از مرگ به فکر سرنوشت خود باشیم و از هماکنون اقداماتی انجام دهیم. او به اهمیت تلاش و کوشش در زندگی و چگونگی بهرهبرداری از زمان اشاره میکند و میگوید که نباید زندگی را فقط به پشیمانی گذراند. شاعر همچنین بر لزوم دوری از غفلت و آمادهسازی برای آینده تأکید دارد و میگوید که باید به دنبال راهی سالم و مثبت در زندگی باشیم و از هر لحظه به درستی استفاده کنیم. در نهایت، او به این نکته میرسد که در سفر عشق به خداوند باید از بار سنگین این مسیر حذر کرد و به تفکر و دقت توجه داشت.
هوش مصنوعی: انسان باید قبل از مرگ درباره خود و رفتارهایش فکر کند و در زندگی، به عاقبت کارهایش توجه داشته باشد.
هوش مصنوعی: پیش از اینکه پیراهن خاکی ما را بپوشاند و وجودمان به خاک سپرده شود، باید به خوبی زندگی کرده و از این دنیای فانی بهرهبرداری کنیم.
هوش مصنوعی: نتیجه زندگی در این جهان تنها پشیمانی است. باید به این فکر کنیم که شغل و کار دیگری را انتخاب کنیم.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که در سینهام غمی عمیق وجود دارد، پس باید شبها را با صدای گریه و صبحها را با آه و ناله سپری کنم.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه بدن آماده سفر باشد، باید ذهن را برای عبور از دریای مخاطرات آماده کنید.
هوش مصنوعی: نگاه به آینده و نتیجه کار، باید پیش از اقدام و شروع یک کار، به دقت انجام شود. یعنی برای رسیدن به موفقیت، باید از همان ابتدا چشمانداز روشنی داشته باشیم و در نظر بگیریم که چه چیزی میخواهیم به دست آوریم.
هوش مصنوعی: برای اینکه خوشبختی و موفقیت تو بیشتر شود، لازم است هر شب و صبح چند بار گریه کنی و از دل تنگی بیرون بیایی.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه دنیای خاکی به پایان برسد و مرگ دامن تلاش را بگیرد، باید خود را آماده کرده و در برابر چالشها مقاوم باشیم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که گلی در بهار وجود دارد، باید صدف خود را پر از جواهرات نگهداری کنیم.
هوش مصنوعی: برای دوستان گرانقدرم، شوق سفر به قدری زیاد است که باید از دل و جان مایه گذاشت و تلاش کرد.
هوش مصنوعی: در عشق، فکر و دل سنگینی بار زندگی را به دوش میکشند، بنابراین باید از این مسیر دشوار پرهیز کرد.
هوش مصنوعی: بخشیدن و گرفتن در زندگی همیشه با چالشها و تلخیها همراه است. اگرچه انسانها در تلاشند به چیزهای خوب و شیرین دست یابند، اما باید با صبر و امید، انتظار ثمرههای آینده را در قلب خود داشته باشند.
هوش مصنوعی: نمیتوان با عصا به سوی نیستی رفت؛ وقتی که از کار افتاد، باید ذهن را پر از فکر و اندیشه کرد.
هوش مصنوعی: خیابان خیری است که باید دل و نگاه خود را به آن اختصاص داد و در این مسیر سفر کرد.
هوش مصنوعی: نور و روشنی که از کسی قرضی و موقتی گرفته شده، نمیتواند مانند نور واقعی و جاودانهای باشد که از چهره یک شخص خاص ناشی میشود. مانند این است که شمع مقدسی در یک محراب روشن باشد، و برای درخشش آن باید به طلا تبدیل شود.
هوش مصنوعی: مادر زمین به فرزندانش توجه نمیکند، بلکه فرزندان باید در منزل و پناهگاه پدر خود را جستجو کنند.
هوش مصنوعی: وقتی در مسیر یکتایی و حقیقت قرار میگیری، باید از هر دو جهان و تمام حواشی آن بیتوجه باشی و فقط به هدف و مقصد خود بپردازی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عمر بگذشت، ز تقصیر حذر باید کرد
به در کعبهٔ اسلام گذر باید کرد
ناگزیرست در آن بادیه از خشک لبی
تکیه بر گریهٔ این دیدهٔتر باید کرد
گرد ریگی که از آن زیر قدمها ریزد
[...]
پا ز سر در ره شوقش چو شرر باید کرد
خردهٔ جان به کف از خویش سفر باید کرد
این شکرخند کز ابنای زمان می بینی
لب خمیازهٔ شیر است حذر باید کرد
تا دل اهل بصیرت خورد از دیدنت آب
[...]
باز بر رفته و آینده نظر باید کرد
هله برخیز که اندیشه دگر باید کرد
عشق بر ناقهٔ ایام کشد محمل خویش
عاشقی؟ راحله از شام و سحر باید کرد
پیر ما گفت جهان بر روشی محکم نیست
[...]
از سر کوی تو یک چند سفر باید کرد
ز دل اندیشه وصل تو بدر باید کرد
ماه رخسار تو گر سر زند از عقرب زلف
صنما گردش یکدور قمر باید کرد
در ره عشق بتان دست ز جان باید شست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.