ز آهم نم به چشم چرخ بداختر نمیآید
به دود تلخ، اشک از دیده مجمر نمیآید
مگر یاقوت سیرابش به داد من رسد، ورنه
مرا سیراب گردانیدن از کوثر نمیآید
چنان کز زلف او آمد دلم بیرون به ناکامی
به این نومیدی از ظلمات اسکندر نمیآید
کمال اهل معنی در غریبی میشود ظاهر
که تا در بحر باشد نکهت از عنبر نمیآید
برآید هر که با خود، برنیاید عالمی با او
شود از مور عاجز هرکه با خود برنمیآید
در افتادگی زن تا ز منزل سر برون آری
که قطع این ره از مقراض بال و پر نمیآید
حریم سینه زندان است بر دلهای سودایی
که چون غلتان شود خودداری از گوهر نمیآید
به تمکینی به آغوش من بیتاب میآیی
که می از شیشه سربسته در ساغر نمیآید
به تنهایی گرفت آفاق را خورشید بیانجم
ز اقبال آنچه میآید ز صد لشکر نمیآید
ز خودداری نشد کم گریهٔ بیاختیار من
علاج شورش این بحر از لنگر نمیآید
من بیتاب چون اظهار درد خود کنم صائب؟
که آواز سپند از محفل او برنمیآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات عمیق و ناامیدی خود میپردازد. او به درد و رنجهایی اشاره میکند که از آنها میکشد و میگوید هیچ چیزی نمیتواند او را سیراب کند مگر محبت یار. شاعر به طور نمادین صحبت میکند، به طوری که از زلف محبوب و حالتی که در آن قرار دارد، میگوید که این وضعیت به او امیدی نمیدهد. او به عمق تنهایی، عدم دسترسی به خوشیها و ناکامی در عشق اشاره کرده و بر این نکته تأکید میکند که نیازی به اجتماعی بودن نیست و فرد باید بر خود تکیه کند. در نهایت، شاعر به بیتابی و ناتوانی خود در بیان درد و احساس واقعیاش اشاره میکند و میگوید که صدا و نشانی از عشق و دوستی در دلش نمیجوشد.
هوش مصنوعی: از درد و اندوه خود، تاثیر چندانی بر زندگی دنیا نمیگذارم. حتی اشکهایی که از چشمانم میریزد، در مقایسه با غمهای عمیق، خیلی کم و ناچیز است.
هوش مصنوعی: به دنبال یاقوتی هستم که بتواند من را سیراب کند، وگرنه خودم نمیتوانم از کوثر آب بیاورم.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زلف او به شدت آشفته و ناامید شده است و حتی در این تاریکی و بینظمی نیز به هیچ حاکمی همچون اسکندر نخواهم رسید.
هوش مصنوعی: کمال و زیبایی انسانهای با معرفت در جایی که تنها و دور از دنیا باشند، نمایان میشود. چرا که تا زمانی که در یک محیط آرام و بیدغدغه نباشند، عطری خوش از آنها منتشر نخواهد شد.
هوش مصنوعی: هر کسی که نتواند با خود کنار بیاید، نمیتواند بر دیگران نیز تأثیر بگذارد. حتی موجودی کوچک و ضعیف مثل مور هم اگر نتواند بر خودش تسلط داشته باشد، از او برنمیآید.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از خانهات بیرون بیایی، باید با سختیها و مشکلات روبرو شوی، زیرا که نمیتوانی بدون مواجهه با چالشها و موانع، به هدف خود برسی.
هوش مصنوعی: فضای سینه مانند زندانی است برای دلهای پرشور و هیجان که وقتی به طغیان و ناآرامی میافتند، نمیتوانند از ارزشهای درون خود محافظت کنند.
هوش مصنوعی: تو با حالتی مملو از آرامش و شوق به آغوش من میآیی، در حالی که دارم میفهمم هیچ چیز از درون شیشهای سر بسته بیرون نمیآید.
هوش مصنوعی: خورشید به تنهایی آسمان را روشن میکند و نیازی به ستارهها ندارد، زیرا بر اثر شانس، چیزی که به انسان میرسد، نمیتواند از صد لشکر بیفتد.
هوش مصنوعی: با خودداری و کنترل کردن احساسات، نتوانستم از گریهام کاسته و به درمان درد درونم بپردازم. در این بحرانی که احساساتم را در بر گرفته، هیچ کمکی از لنگر نمیتواند جلو گیری کند.
هوش مصنوعی: من بیتابم و وقتی دردهایم را بیان میکنم، آیا کسی به صدای من توجهی میکند؟ مثل اینکه آوای خوش یک درخت خوشبو از محفل او بلند نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو رویت هرگزم نقشی به خاطر در نمیآید
مرا خود جز تو در خاطر، کسی دیگر نمیآید
خیال عارضت آبست، از آن در دیده میگردد
نهال قامتت سر و ست، از آن در بر نمیآید
مرا در دل همی آید که چون باز آیدم دلبر
[...]
درخت وصل آن دلبر مگر در بر نمیآید
که کام جان من هرگز ز لعلش بر نمیآید
به سرو قامتش گفتم چرا نایی برم گفتا
منم سرو سهی لیکن قدم در بر نمیآید
من بیچاره از یادت نباشم یک زمان خالی
[...]
به جان وصل تو میخواهم ولیکن برنمیآید
به دست عاشق این دولت به جان و سر نمیآید
سر زلفش رها کردن، به جان، نتوان ز دست ای دل
که عمری کان ز کف بیرون رود دیگر نمیآید
دلم چون با سر زلفش کند عزم سفر با او
[...]
به غیر از می کسی از عهدهٔ غم برنمیآید
زمان غصه بیایام مستی سر نمیآید
تغافل بر شراب از توبه هرکس زد پشیمان شد
به استغنا کسی با دختر رز بر نمیآید
زمین دل اگر از آب حیوان پرورش یابد
[...]
گران گشتم به چشمش بس که رفتم بیطلب سویش
مرا از پای نافرمان چهها بر سر نمیآید!
چه بگشاید ز ماه عید بیهمدستی طالع؟
ز صیقل کار بیامداد روشنگر نمیآید
به گردون جنگ دارد چشم کوتهبین، نمیداند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.