گنجور

 
صائب تبریزی

نصیب از نعمت بسیار دیگرگون نخواهد شد

زدریا قطره ای آب گهر افزون نخواهد شد

نباشد از فروغ مهر تابان لعل را سیری

زخون خوردن پشیمان آن لب میگون نخواهد شد

گرانجانی بود بار گران بر دل بزرگان را

به سوزن عیسی ما بار بر گردون نخواهد شد

به رنگ خود برآرد سیل را دریای روشندل

غبار خط حریف حسن روزافزون نخواهد شد

زلیخا یافت عمر رفته را از صحبت یوسف

زسودای محبت هیچ کس مغبون نخواهد شد

غبار جرم ما در دل نخواهد ماند رحمت را

محیط از رهگذار سیل دیگرگون نخواهد شد

زچشم شوخ لیلی گوشه ای خوش می کند صائب

غبار ما پریشان سیر چون مجنون نخواهد شد

 
 
 
حافظ

مرا مِهر سیَه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد

قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد

رقیب آزارها فرمود و جایِ آشتی نگذاشت

مگر آهِ سحرخیزان سویِ گردون نخواهد شد؟

مرا روزِ ازل کاری به جز رندی نفرمودند

[...]

امیرعلیشیر نوایی

مرا دل از خرابات مغان بیرون نخواهد شد

چه سوی خانقاهش ره نمایم چون نخواهد شد

به طوف گلشن و گل رند عاشق را کجا جویی؟

که جز با روی گلرنگ و می گلگون نخواهد شد

به صحرای جنون هر کو قدم زد چون مرا بیند

[...]

فیض کاشانی

مرا شوق حضور او ز سر بیرون نخواهد شد

قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد

نه من تنها که خلقی از خدا این آرزو دارند

مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد

مرا روز ازل کاری به جز شوقش نفرمودند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
طبیب اصفهانی

مرا در سینه دل چون نافه تا پرخون نخواهد شد

نصیبم نکهتی زان طره شبگون نخواهد شد

کمال ناامیدی بین کزان نامهربان شادم

به من بی‌مهریش گر زانچه هست افزون نخواهد شد

من و از محفلش اندیشه رفتن؟ محالست این

[...]

ترکی شیرازی

ز چین زلف پر چینت دلم بیرون نخواهد شد

چنینش قسمت افتاده است و، دیگرگون نخواهد شد

شنیدم بوسه ای، با نقد جانی می کنی سودا

اگر دارد حقیقت، هیچ کس مغبون نخواهد شد

نظر بر ماه کردم دوش و، دیدم مصحف رویت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه