خنده ها بر شمع دارد دیده گریان ما
مو نمی گنجد میان گریه و مژگان ما
صحبت ما میهمان را سیر می سازد ز جان
جز لب افسوس نبود لقمه ای بر خوان ما
خون ما روی زمین را شستشویی می دهد
در تنور خاک چون پنهان شود طوفان ما؟
خون غیرت در دل رحمت نمی آید به جوش
تا نگردد لاله زار از داغ می دامان ما
در سواد دیده ما عیب می گردد هنر
سنگ گوهر می شود در پله میزان ما
بازی عشرت مخور از خنده ما همچو برق
گریه ها در پرده دارد چهره خندان ما
ما چرا سر در سر اندیشه سامان کنیم؟
آن که سر داده است، آخر می دهد سامان ما
این جواب آن غزل صائب که ملا گفته است
از پی آن آفتاب است اشک چون باران ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به حال و هوای غم و اندوه شاعر اشاره دارد که با وجود خنده و شادی ظاهری، درونش پر از درد و ناله است. شاعر میگوید که صحبت و تنهاییاش چارهای ندارد و فقط لب افسوس را در میز خود دارد. او به اشکها و غمهایش اشاره میکند که سرزمین را شستشو میدهد و در عمق دلش غیرت و احساس به جوش نمیآید. همچنین به نوعی تناقض بین هنر و زیبایی و واقعیتهای تلخ اشاره دارد. نهایتاً، شاعر اشاره میکند که در زندگی باید با وجود مشکلات به سامان و نظم برسد، و در انتها به اشکهایی که به مانند باران میریزد، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: نگاه گریان ما در حالتی است که نمیتواند در میان اشک و مژگان ما جایی پیدا کند، در حالی که خندههای دیگران به شمع شباهت دارد.
هوش مصنوعی: ما با صحبتهای خود میهمان را سیر میکنیم، اما از دل هیچچیز جز حسرت باقی نمانده و در سفره ما فقط یک لقمه وجود ندارد.
هوش مصنوعی: خون ما بر روی زمین اثر میگذارد و خاک را تحت تاثیر قرار میدهد. وقتی طوفان ما پنهان میشود، چه بر سر این اثر میآید؟
هوش مصنوعی: خون غیرت در دل جای رحمت پیدا نمیکند، تا زمانی که داغهایی که بر دل ماست، باعث نشود که لالهزارها به خاطر این دردها پر از گلهای قرمز شوند.
هوش مصنوعی: در نگاه ما، زیباییها و هنرها ممکن است کوچک و بیارزش به نظر برسند، در حالی که چیزهای بیارزش و عیبها بزرگ و مهم جلوه میکنند.
هوش مصنوعی: در زندگی سرگرم شادی و خوشگذرانی نباش، زیرا پشت این لبخندها، درد و اندوهی نهفته است که مانند برق ناگهانی ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: چرا باید در افکار و اندیشههای خود به دنبال نظم و ترتیب باشیم؟ در نهایت، کسی که همه چیز را در دست دارد، خودش به ساماندهی ما خواهد پرداخت.
هوش مصنوعی: این پاسخ به شعر صائب است که ملا در پی آن گفته، اشک ما همچون باران است و نشانهای از عشق و احساس ما به آفتاب حقیقت و زیباییاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
از پی شمس حق و دین دیده گریان ما
از پی آن آفتابست اشک چون باران ما
کشتی آن نوح کی بینیم هنگام وصال
چونک هستیها نماند از پی طوفان ما
جسم ما پنهان شود در بحر باد اوصاف خویش
[...]
گنج عشق تو نهان شد در دل ویران ما
می زند زان شعله دایم آتشی در جان ما
ای طبیب از ما گذر، درمان درد ما مجوی
تا کند جانان ما از لطف خود درمان ما
یوسف عهد خودی تو، ای صنم با این جمال
[...]
بیگل رویت ندارد، رونقی بستان ما
بی حضورت، هیچ نوری نیست، در ایوان ما
گر بسامان سر کویش رسی ای باد صبح
عرضه داری شرح حال بی سرو سامان ما
در دل ما، خار غم بشکست و در دل غم، بماند
[...]
عاقبت رحمی کند بر درد ما، درمان ما
بندگان خویش را یاد آورد سلطان ما
گر نخواهد بود وصل یار ما اندر بهشت
لاجرم باغ جنان خواهد شدن زندان ما
تو ز وصل خویشتن هرگز نیفتادی جدا
[...]
دردمندم از لب لعلت بده درمان ما
کز رخ چون خورفکندی آتشی در جان ما
در دلم دردیست درمانش نمی دانم ز وصل
خود نمی آید به سر این درد بی درمان ما
خلق گویندم تو را بودی سر و سامان چه شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.