سرخ رو می گردد از ریزش کف احسان ما
چون خزان در برگریزان است گلریزان ما
ما چو گل سر را به گلچین بی تأمل می دهیم
دست خالی برنگردد دشمن از میدان ما
ما به همت سرخ رویی را به دست آورده ایم
خشک از دریا برآید پنجه مرجان ما
غنچه دلگیر ما را باغ ها در پرده هست
می کند یوسف تلاش گوشه زندان ما
هستی جاوید ما در نیستی پوشیده است
در سواد فقر باشد چشمه حیوان ما
ما و صبح از یک گریبان سر برون آورده ایم
تازه رو دارد جهان را چهره خندان ما
گوهر شهوار، گردد مهره گل در صدف
گر بشوید بحر از گرد گنه دامان ما
ما چنین گر واله رخسار او خواهیم شد
بستگی در خواب بیند دیده حیران ما
گرچه طوفان از جگرداری است بر دریا سوار
دست و پا گم می کند در بحر بی پایان ما
در ریاض جان ز آه سرد ما خون می چکد
بی طراوت از سفال جسم شد ریحان ما
جسم خاکی جان ما را پخته نتوانست کرد
خامتر شد زین تنور سرد صائب نان ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات و وضعیت انسانی میپردازد. شاعر از سرخرویی و افتخار در مقابل دشمنان سخن میگوید و به تلاشهایی که برای حفظ شرافت و عزت خود دارند، اشاره میکند. او تصاویری از زیبایی و گلها را به کار میبرد تا نشان دهد که در سختیها نیز امید و زندگی وجود دارد. همچنین، شاعر به غنچه دلگیر و تلاش یوسف در زندان اشاره میکند که نمادی از امید و پایداری است. در نهایت، او بر این نکته تأکید دارد که حتی در دل سختیها و فقر، روح انسان زنده و پویاست و در پی شکوفایی و زیبایی است.
هوش مصنوعی: جلای خوشی و محبت ما باعث شرمندگی او میشود، مانند این که در فصل پاییز، درختان با ریزش برگهایشان، زیبا و پرشکوه به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: ما مانند گل، به راحتی خود را به چیده شدن میسپاریم و نمیگذاریم دشمن بدون نتیجه از میدان ما برود.
هوش مصنوعی: ما با تلاش و کوشش خود به رنگ سرخ رویی و شجاعت دست یافتهایم، مثل اینکه دستان ما از دریا مرجانی خشک را بیرون میآورد.
هوش مصنوعی: دل غمگین ما را باغها در پنهانی میپردازند و یوسف برای دیدهبان ما در گوشه زندان، تلاش میکند.
هوش مصنوعی: وجود پایدار و ابدی ما در میان عدم و عدمیت پنهان است و در عمق فقر، سرچشمه حیات ما قرار دارد.
هوش مصنوعی: ما و صبح به یکدیگر وابستهایم و هر دو از یک منبع به وجود آمدهایم. با حضور ما، جهان تازه و شاداب شده و چهرهای خندان به خود گرفته است.
هوش مصنوعی: اگر دریا از آلودگی گناهان ما پاک شود، در آن صورت گوهر دل و زیبایی ما میتواند به شکل یک مروارید در صدف تبدیل شود.
هوش مصنوعی: ما اگر عاشق زیبایی چهره او شویم، چشمان حیران ما در خواب، وابستگی و شوق دیدن او را خواهند دید.
هوش مصنوعی: اگرچه قدرت و شجاعت در برابر چالشها وجود دارد، اما در بحر بیپایان زندگی، انسان ممکن است گم شود و نتواند مسیر خود را پیدا کند.
هوش مصنوعی: در باغ جان، از آه سرد ما، خون میچکد و جسم بیروح ما مانند سفالی بیطراوت شده است.
هوش مصنوعی: جسم دنیوی نتوانسته روح ما را کامل و پخته کند، بلکه از این تنور سرد، خامتر شده و نیاز به رشد و بلوغ بیشتری دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
از پی شمس حق و دین دیده گریان ما
از پی آن آفتابست اشک چون باران ما
کشتی آن نوح کی بینیم هنگام وصال
چونک هستیها نماند از پی طوفان ما
جسم ما پنهان شود در بحر باد اوصاف خویش
[...]
گنج عشق تو نهان شد در دل ویران ما
می زند زان شعله دایم آتشی در جان ما
ای طبیب از ما گذر، درمان درد ما مجوی
تا کند جانان ما از لطف خود درمان ما
یوسف عهد خودی تو، ای صنم با این جمال
[...]
بیگل رویت ندارد، رونقی بستان ما
بی حضورت، هیچ نوری نیست، در ایوان ما
گر بسامان سر کویش رسی ای باد صبح
عرضه داری شرح حال بی سرو سامان ما
در دل ما، خار غم بشکست و در دل غم، بماند
[...]
عاقبت رحمی کند بر درد ما، درمان ما
بندگان خویش را یاد آورد سلطان ما
گر نخواهد بود وصل یار ما اندر بهشت
لاجرم باغ جنان خواهد شدن زندان ما
تو ز وصل خویشتن هرگز نیفتادی جدا
[...]
دردمندم از لب لعلت بده درمان ما
کز رخ چون خورفکندی آتشی در جان ما
در دلم دردیست درمانش نمی دانم ز وصل
خود نمی آید به سر این درد بی درمان ما
خلق گویندم تو را بودی سر و سامان چه شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.