اگرچه دست بر تاراج دل هر خوش کمر دارد
میان بهله دار ترک ما دست دگر دارد
اگرچه از حیا دارد نظر بر پشت پای خود
ولی مژگان شوخش از ته دلها خبر دارد
زمضمون نگاهش هیچ کس سر بر نمی آرد
زمژگان گرچه آن خط مبین زیر و زبر دارد
همان دم شاهدان غیب می گیرند از دستش
اگر صد نسخه از رخسار او آیینه بردارد
سراسر می رود در کوچه باغ عمر جاویدان
قد رعنای او را هر که در مد نظر دارد
به پای پرتو خورشید بیتابانه می افتد
همانا گل به حسن نیمرنگ او نظر دارد
نمی ریزند ترکان غیر خون بیگناهان را
بیاض گردن این قوم افشان دگر دارد
نماید هر نگینی در نگین دان جوهر خود را
ترا در خانه زین هر که می بیند جگر دارد
(فلک ناآشنا، طالع زبون، معشوق بی پروا
مگر روی مرا افتادگی از خاک بردارد)
به دل خوردن قناعت کرده ام از نعمت الوان
شکار خویش را شهباز من در زیر پر دارد
اگرچه میوه جنت دل از جا می برد صائب
ولی سیب زنخدان بتان جای دگر دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عاشقانه بودن و زیبایی معشوق است. شاعر به توصیف جذابیتها و ویژگیهای معشوق میپردازد و اظهار میکند که عشق و زیبایی او فراتر از درک دیگران است. او به قدرت نگاه و مژگان معشوق اشاره میکند که میتواند دلها را تسخیر کند. همچنین بیان میشود که زیبایی معشوق باعث میشود افراد به او جذب شوند و در برابر نور و زیبایی او احساس حقارت کنند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که حتی اگر دسترسی به زیبایی معشوق دشوار باشد، همچنان او را در دل و خیال خود دارد.
هوش مصنوعی: هرچند کسی که با ظاهری زیبا و دلربا دلها را میرباید، ظاهری جذاب دارد، اما در دل او چیزی دیگر نهفته است.
هوش مصنوعی: اگرچه او به خاطر شرم و حیا، به پشت پای خود نگاه میکند، اما مژگانهایش به خوبی از احساسات و دلهای دیگران آگاه است.
هوش مصنوعی: هیچ کسی جرات نمیکند به چشمان او نگاه کند، هرچند که آن خط زیبای چهرهاش با جزئیات زیادی همراه است.
هوش مصنوعی: در لحظهای که او ظاهر میشود، ناظران پنهان از زیباییاش بهره میبرند، حتی اگر صد تصویر از چهرهاش در آینه منعکس شود.
هوش مصنوعی: تمامی عمر جاویدان در کوچه باغها میگذرد و هر کسی که قد دلربای او را در نظر داشته باشد، میتواند از این لحظات لذت ببرد.
هوش مصنوعی: گل به خاطر زیبایی خاص و منحصر به فرد خورشید، بیتابانه به سمت نور آن میافتد.
هوش مصنوعی: ترکان تنها خون بیگناهان را نمی ریزند، بلکه سفید بودن گردن این قوم، نشان دیگری دارد.
هوش مصنوعی: هر نگین زیبا، نشان دهنده ارزش و ذات خود است و کسانی که زیبایی تو را میبینند، باید دل و جرات زیادی داشته باشند.
هوش مصنوعی: آسمان بیخبر و تقدیر ضعیف، معشوق بیاعتنا تنها میتواند من را از زمین بلند کند.
هوش مصنوعی: من به راحتی قناعت کردهام و از نعمتهای گوناگون احساس خرسندی میکنم، چرا که پرندهی شکارم را در زیر بال خود دارم.
هوش مصنوعی: هرچند که میوهی بهشت قلب آدم را به شوق میآورد، اما زیبایی و جذابیت سیب لبان معشوق، جایی دیگر و خاص خود را دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوشا باد سحرگاهی، که بر گلشن گذر دارد
که هر فصلی و هر وقتی یکی حال دگر دارد
گهی بر عارض هامون ز برگ لاله گل پوشد
گهی بر ساحت صحرا ز نقش گل صور دارد
دم عیسیست، پنداری، که مرده زنده گرداند
[...]
مَلِک سنجر جهانداری به میراث از پدر دارد
پدر شادست در فردوس تا چون او پسر دارد
ز فرّ و رسم و آیینش بیاراید همیگیتی
که فَرّ عمّ و رسم جدّ و آیین پدر دارد
بدو نازد همی دولت که با دولت خرد دارد
[...]
مسلمانان سرای عمر، در گیتی دو در دارد
که خاص و عام و نیک و بد بدین هر دو گذر دارد
دو در دارد: حیات و مرگ کاندر اوّل و آخر
یکی قفل از قضا دارد، یکی بند از قَدَر دارد
چو هنگام بقا باشد، قضا این قفل بگشاید
[...]
مرا گویند مولانا ترازوییست کز عدلش
نه میل این یکی دارد نه قصد آن دگر دارد
درین شک نیست کو همچون ترازوییست زین معنی
که میلش سوی آن باشد که او زر بیشتر دارد
هوا ز انسان خنک شد کز جنان حورا همی گوید
خنک آنکو درین سرما مقام اندر سقر دارد
ز مرغی کو خورد آتش حسدها میبرد مرغی
که طوبی آشیانست وز کوثر آبخور دارد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.