تا خط مشکین لب لعل ترا در بر کشید
موج بیتابی الف بر سینه کوثر کشید
زنگ هستی از دل ما برد ذوق نیستی
عود ما آخر دم خوش در دل مجمر کشید
این که گرد ماه تابان می نماید هاله نیست
ماه از شرم جمال او سپر بر سر کشید
تنگدستی مرگ را در کام شیرین می کند
بید از بی حاصلی بر خویشتن خنجر کشید
جوهر از بیطاقتی چون مار می پیچد به خود
زخم گستاخ که شمشیر ترا در بر کشید؟
کاسه دریوزه دریا از صدف بر کف گرفت
هر کجا مژگان صائب رشته از گوهر کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیبایی پرداخته است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و سمبلیک، احساسات و تأثیرات عشق را بر زندگی و هستی بیان میکند. ابتدا به زیبایی لبان محبوب اشاره میکند که باعث بیداری احساسات عمیق در دل او میشود. سپس بیان میشود که این عشق میتواند به معنای زنده بودن در برابر مرگ و تنگدستی تبدیل شود. شاعر همچنین اشاره میکند که زیبایی عشق مانند ماهی است که سپری بر سر دارد و این خود نشاندهنده شرم و حیاست. در پایان، از زیبایی و ارزش اشکال طبیعی و عناصر زندگی مانند دریا و مروارید صحبت میشود که به نوعی نماگر دستیابی به زیبایی و الهام از طبیعت هستند.
هوش مصنوعی: هنگامی که لبان زیبای تو مانند خطی از رنگ مشکی بر روی زیبایی تو کشیده شد، امواج شوق و هیجان به سینهی کوثر (symbol of purity) سرایت کرد.
هوش مصنوعی: زنگار زندگی از دل ما رفت و لذت نبودن به مانند عود در آخرین نفس در دل آتشکده جاری شد.
هوش مصنوعی: اینکه دور ماه درخشان نور شبیه هالهای به نظر میرسد، در واقع این ماه نیست که چنین به نظر میرسد، بلکه ماه از زیبایی او آنچنان شرم کرده که بر سرش حفاظی بهمانند سپر گذاشته است.
هوش مصنوعی: فقر و تنگدستی باعث میشود که لذتهای زندگی تلخ شوند، و فرد از ناامیدی و بیثمری به سراغ خودکشی میرود.
هوش مصنوعی: عصبانیت و فشار درون باعث میشود که انسان مثل ماری به خود بپیچد و زخمها و مشکلاتش را به خود آورد، حال آنکه تو با جراحتهای خود مثل شمشیری در زندگی روبرو هستی.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویری زیبا اشاره میکند که در آن کسانی که دست گدایی به سمت دریا دراز کردهاند، مانند صدفی هستند که گوهری را از عمق آب میسازند. جایی که او نازکی و لطافت مژگان را توصیف میکند، نمایانگر جستجوی زیبایی و ثروت در زندگی است. به طور کلی، شاعر تلاش برای دستیابی به نعمتها و زیباییها را با زبانی هنرمندانه و تصاویری زیبا بیان میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبح صادق بیرق نور از افق چون برکشید
خسرو سیارگان از باختر لشکر کشید
شاه ترک از باختر با تیغ زرین حمله کرد
رای هند از رأی او رایت سوی خاور کشید
شد روان کشتی برود نیل چون ملاح غیب
[...]
صبح چون رایت به فرق خسرو خاور کشید
باده خوش باشد ز جام خسروانی در کشید
کو کله کج نه به مستی هر که در وقت صبوح
لالهسان در جام یاقونی می احمر کشید
زیبدش در باغ رعنایی نمودن هرگه او
[...]
هر که در بزم بلا جام توکل در کشید
از خمار محنت و غم درد سر کمتر کشید
نشئه ذوق ظفر در ساغر بزم بلاست
ای خوش آن مستی که می مردانه تن ساغر کشید
طالب نام نکو را نیست باکی از بلا
[...]
نیست مو کز فرق ما برگشتهبختان سر کشید
بر سر شوریدگان سودای او لشکر کشید
ای دل از گرمی خورشید قیامت باک نیست
آه سردی میتوان در عرصه محشر کشید
من که یک دستم به جیب و دست دیگر بر سر است
[...]
دل چه تلخیهای رنگارنگ ازان دلبر کشید
قطره خونی چه دریاهای خون بر سر کشید
در میان عاشقان من بی نصیب افتاده ام
ورنه قمری سرو را در زیر بال و پر کشید
زندگانی تلخ خواهد کرد بر صید حرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.