گرنه دل را زلف مشکینش نگهداری کند
کیست این بیمار را یک شب پرستاری کند؟
حسن را از دیده بد، شرم می دارد نگاه
مهر تابان را همان پرتو سپرداری کند
می تراود بوسه زان لبهای نو خط بی طلب
میوه چون شد پخته، ممکن نیست خودداری کند
چون هدف در پیش ابروی تو اندازد سپر
ماه نو صد سال اگر مشق کمانداری کند
ایمنی خواهی، سبک کن کشتی خود را که کف
پنجه با دریای خونخوار از سبکباری کند
نیست پروا سیل بی زنهار را از کوچه بند
آستین چون گریه ما را عنانداری کند؟
جان کند در تن زآب خضر خون مرده را
چشم پر خون آنچه از شب صرف بیداری کند
سرگرانی با فرودستان زنقص گوهرست
گوهر غلطان میسر نیست خودداری کند
می تواند ساخت از دست سلیمان پایتخت
مور ما صائب اگر بخت سخن یاری کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی و جذابیت محبوب خود میپردازد و از تحمل درد عشق و دلتنگی سخن میگوید. او اشاره میکند که چگونه محبوب با زلف مشکینش دل را در اختیار دارد و چگونه دیگران نمیتوانند در برابر او مقاومت کنند. شاعر همچنین از احساسات شدید خود هنگام دیدن محبوب و اینکه چگونه او باعث میشود احساساتی را در دل داشته باشد، سخن میگوید. در نهایت، شاعر از تلاشها و امیدها برای دستیابی به عشق و زیبایی سخن میگوید و به قدرت عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی که دلش به زلف مشکی او گرفتار است، از او مراقبت نکند، پس کیست که این بیمار عشق را یک شب پرستاری کند؟
هوش مصنوعی: حسن به خاطر شرم و حیا از نگاههای بد، نمیتواند به چهره نورانی درخشان خیره شود و همانند پرتو خورشید، زیباییاش را بروز بدهد.
هوش مصنوعی: بوسهای که از لبههای زیبا و نو میآید، بیهیچ تلاشی، مانند میوهای است که وقتی رسیده، نمیتواند از چیدنش خودداری کند.
هوش مصنوعی: اگر هدف در مقابل ابرویت قرار گیرد، مهارت و زیبایی تو مانند سپر ماه نو است و حتی اگر کسی صد سال هم برای تیراندازی تمرین کند، نمیتواند به دقت و لطافت تو برسد.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال امنیت و ایمنی هستی، باید بار خود را سبک تر کنی تا کشتی ات بتواند در برابر طوفان و خطرات بهتر حرکت کند.
هوش مصنوعی: سیل بیپروای بلا، همانند اشکهای ما، در کوچههای تنگ و باریک به راحتی جاری میشود و هیچ چیز نمیتواند مانع آن شود.
هوش مصنوعی: انسانی که به دنبال زندگی و جوانی ابدی است، با دشواری و درد به مبارزه میپردازد و از آب حیات سرشار میشود. او در شبها بیدار میماند و به افکار و احساساتش میپردازد و از عمیقترین زوایای زندگی خود آگاه میشود.
هوش مصنوعی: فردی که با افراد پایینتر از خود در جامعه ارتباط برقرار میکند، خود را به زحمت انداخته و در واقع به ارزش و مقام خود آسیب میزند. ارزش واقعی انسان نمیتواند در شرایط ناپایدار و نامناسب حفظ شود.
هوش مصنوعی: اگر بخت یاری کند، میتوانیم با دست سلیمان، پایتخت موری را بسازیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خداوندی که پیش لطف خاک پای تو
آب حیوان از وجود خویش بیزاری کند
پای باست زین اگر بر خنگ ایام افکند
فتنه نتواند که در ظلمش ستمکاری کند
روی هر خاکی که از موزهت جمالی کسب کرد
[...]
دوست چون خواهد که عاشق هر نفس زاری کند
خانمانش سوزد و میل دل آزاری کند
ساختن باید بسوز عشق آن یاری که او
کو بسوزد آشکارا در نهان یاری کند
کی توان برداشتن بار بلای عشق را
[...]
بخت اگر یاری کند دلدار دلداری کند
نوبت گلشن رسد گلزار گلزاری کند
سهل باشد محنت از جور رقیب و دور چرخ
شاخ گلبن گل بر آرد خارا گر خاری کند
بزم عشرت گرم گردد، خون تاک آید بجوش
[...]
بخت نافرجام اگر با عاشقان یاری کند
یار عاشقسوز ما ترک دلآزاری کند
بر گذرگاهش فرو افتادم از بیطاقتی
اشک لرزان کی تواند خویشتنداری کند؟
چارهساز اهل دل باشد می اندیشهسوز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.