ترک یاران کرده ای ای بیوفا، یار این کند؟
دل زپیمان برگرفتی، هیچ دلدار این کند؟
ترک ما کردی و کردی دشمنی با دوستان
شرم بادت زین عملها، یار با یار این کند؟
جور تو با عاشق سرگشته امروزینه نیست
آزمودم عشق را صدبار، هر بار این کند
طالب عشق رخ خوب تو بودم سالها
خود ندانستم که با من آخر کار این کند
نرگست در عین بیماری کند قصد دلم
کس ندانم در جهان با هیچ بیمار این کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ احساس خیانت و دلتنگی گوینده برای یاری است که او را ترک کرده است. گوینده از یار خود میخواهد که به وعدهها و دوستیهای گذشته وفادار بماند و بر درد و رنجی که از جدایی و بیوفایی او متحمل شده، تأکید میکند. او به این نکته اشاره دارد که عاشقی و عشق، با چالشها و سختیها همراه است و خود را در کشمکش با عدم وفاداری معشوق میبیند. در نهایت، گوینده به تراژدی عشق و تنهاییاش میپردازد و از بیکسی و ناتوانی در درک بیماری عاطفیاش صحبت میکند.
هوش مصنوعی: دوست ناوک و بیوفا، تو یاران خود را ترک کردهای. آیا کسی این کار را میکند؟ تو پیمان را شکستهای، آیا هیچ معشوقی چنین کاری انجام میدهد؟
هوش مصنوعی: تو از ما جدا شدی و با دوستان ما دشمنی کردی. این عمل زشت تو باعث شرمندگیات باشد، زیرا یار با یار خود چنین نمیکند.
هوش مصنوعی: ظلم و بد رفتاری تو با عاشق سرگشته امروز چیز جدیدی نیست. من عشق را بارها امتحان کردهام و هر بار این گونه بوده است.
هوش مصنوعی: سالها به دنبال عشق و زیبایی تو بودم، اما نمیدانستم که در پایان این مسیر چه سرنوشتی برای من رقم خواهد خورد.
هوش مصنوعی: عشق تو حتی در حالی که بیمار هستی، به قلب من رسیده است و هیچکس در این دنیا نمیداند که چنین حسی را از تو دریافت کردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.